ترجمه: محسن وارثی
سه دهه گذشته، دوران گسترش رفتار غیررسمی در محیطهای كاری امریكا بود. آسانتر آن است این بیتكلفی فزاینده را به گامی مثبت در فرهنگ محیط كار و افراط در باور دموكراتیك امریكاییها به مساوات كاركنان نسبت دهیم. گفته میشود محیطهای غیررسمی، قابلاعتمادتر و بازتر هستند و افراد كه در این محیطها در بروز شخصیت خود آزادند، راحتتر و از این رو، خلاقترند. آیا این نظر درست است؟
بنابه عقیده معلم آداب معاشرت، جودیت مارتین (كه همهجا به بانوی آداب مشهور است) رفتار خودمانی در محیط كار، ممكن است بیش از فایده، ضرر داشته باشد. بانوی آداب معتقد است بدون كمی رسمیت در روابط اجتماعی، ناگزیر از توسل به وضع قانون برای تعاملات بشری خواهیم شد كه برای راهنمایی مردم در زمینه تفاوتهای ظریف رفتار شخصی )یا حرفهای) بسیار خشك و دلآزار است.
ما از زمان نیاكان خود همراه با تجربیات مشترك بشری، مانند خوردن و سوگواری، قواعدی رسمی تدوین كردهایم. بانوی آداب میگوید، با وجود این، چیزی در درون ما هست كه در برابر این آداب و رسوم تشریفاتی طغیان میكند و هر از چندی، یك نهضت ضدآداب و رسوم شكل میگیرد و مردم بهاین باور میرسند كه پیروی از آداب و رسوم، غیرطبیعی است. جنبش جدیدی از همین دست بهاین عقیده منجر شده كه تمایز بین زندگی كاری و زندگی شخصی ما غیرضروری است. اما اگر انتظار داشته باشیم مشتریان ما اطمینانخاطر حاصل كنند كه ما در كارمان حرفهای هستیم، باید از حدود و ثغور رفتار حرفهای آگاه باشیم. در مجموع، بانوی آداب بر این باور است كه خودمانیبودن در محیط كار به انبوهی از مشكلات، از احساس فشار كارمندان در مورد این كه باید در طول آخر هفته یا شبها با همكاران خود حشر و نشر داشته باشند گرفته تا مزاحمتهای جنسی منجر میشود.
اما خانم مارتین معتقد است با وجود معایب رفتار بیتشریفات در محیطهای كاری امریكا، امریكاییها بهترین آداب و اصول رفتاری را از لحاظ نظری دارند. اما هنوز، در حوزه آداب معاشرت عملی امریكایی جای زیادی برای كار باقی است.