By Seth Godin
نوشته: ست گادین
ترجمه: دکتر محسن قدمی
مافکر می کنیم که می دانیم شکست شبیه چیست . محصولات خریداری نمی شود . تجدید سازمان اوضاع را بدتر می کند . کالا بموقع تحویل نمی شود . ازسخنرانیها استقبال نمی شود . اوضاع ازکنترل خارج می گردد. اینها اتفاقات وناکامی هایی است که برای ماکابوس شده اند.
مافکر می کنیم که شکست متضاد موفقیت است ، وسازمانهایمان را بهینه سازی می کنیم تا از شکست جلوگیری کنیم . لایه های فراوانی از مدیریت ایجاد می کنیم تا خطر را دفع کرده واز فجایع جلوگیری کنیم . روش قطعی وبی چون و چرایی را که برای پرهیز از ناکامی یافته ایم تعریف خشک ودقیق شکست است ، بعبارتی دیگر تلقی هرچیزی که درقالبی غیر ازشکست اتفاق می افتد . اگر بازتاب تلاشهای ما شکست نیست ، پس نیازی به وحشت کردن نیست ، اینطور نیست ؟ شکست اضطراب ونگرانی ایجاد می کند . شکست موجب اخراج شما می شود . شکست غیر قابل تحمل است . به یک واکنش نیاز دارد . اما وضع موجود به سادگی پذیرفته شده وبه طور باور نکردنی مورد حمایت ودفاع قرار می گیرد . با در نظر گرفتن تعصب شدید فرهنگی ما در مقابل شکست ، این امر احتمالا" طرفداری برای من به ارمغان نخواهد آورد ، بلکه فکر می کنم چاره دیگری جز ارایه تعبیر تازه ای از این مفهوم نداریم تا نتایج بیشتری از آنچه که تعریف موجودبه ما می دهد برایمان حاصل گردد.