By Michael Hammer

نوشته: مایکل همر

ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد

نوآوری‌های نفس‌گیر در عملیات بنگاه (نه از گونه آهسته و پیوسته) می‌توانند رقیبان را درهم شكسته و سراسر صنعت مربوطه را به‌لرزه درآورند. به نمونه‌های آشكاری ‌چون دل، تویوتا یا وال‌مارت بنگرید. ولی شگفتی در این‌جاست كه كم‌تر از ده درصد از شركت‌های بزرگ در مسیر نوآوری در عملیات خود گام برداشته‌اند. چرا ؟
به نظر نگارنده، یكی از دلایل پیدایش این وضع، كم‌بهادادن به نوسازی عملیات در فرهنگ كسب‌وكارها است، زیرا هم‌سنگ تملك شركت‌ها و دیگر دادوستدها شهوت‌انگیز نیست. از سوی دیگر، پیشینه و تجربه بسیاری از مدیران، در حوزه مالی و فروش است و با عملیات كم‌تر آشنا هستند و علاقه‌ای هم به یادگیری در این زمینه را ندارند. دست‌آخر این‌كه در سازمان‌ها مسئول مشخصی با عنوان «معاون مدیرعامل در نوآوری عملیات» نداریم كه پایگاه آن را استوار كند و اغلب به‌آسانی از كنار آن می‌گذرند.
خوشبختانه، گذر از همه این سدها شدنی است. این مقاله در پی ارائه روش‌های كاربردی برای الگو‌برداری از صنایع دیگر به‌منظور فرضیه‌سازی، تعریف و دفاع از آن‌‌ها در این زمینه است. نگارنده سپس بهترین راه‌های پیاده‌سازی نوآوری عملیات را به بحث می‌گذارد. برای مثال، به دلیل اثرگذاری گسترده و طبیعت اختلاف‌برانگیز، نوآوری در عملیات را باید در فعالیت‌های مرتبط با هدف‌های راهبردی سازمان پیاده كرد.
ممكن است به‌چشم بسیاری از مدیران، نوآوری در عملیات كم‌تر فریبنده یا آشنا آید، ولی تنها بنیان پایدار برای رسیدن به عمل‌كرد برتر است. مدیرانی كه به چگونگی رخداد نوآوری در عملیات (و راه‌های برداشتن موانع پیش پای آن) آگاه‌اند، پرتوان‌ترین جنگ‌افزارهای میدان رقابت را در زرادخانه خود جا می‌دهند. در اقتصادی كه بیش از اندازه پویا شده و مشتریان در آن نقش بی‌سابقه‌ای یافته‌اند، نوآوری در عملیات، راهی معنادار و مطمئن برای پیشی‌گرفتن از دیگران و ماندگاری در صدر به روی سازمان‌ها می‌گشاید.