By Diane L. Coutu
ترجمه: محمدرضا وزیرزاده
جوامع بشري براي پيشرفت هر چه بيشتر به وجود نوابغ نيازمندند. نوابغ، اشخاصي نادر و كمياب هستند كه با بارقة نبوغ و هوش خارقالعاده خود، نگرشها را نسبت به جهان دگرگون داده و شيوه زيستن ما را تغيير ميدهند. معمولاً با شنيدن واژة نابغه، ذهن ما متوجه صحنه هنر يا علم ميشود، ولي اگر درست نگاه كنيم، ميتوان وجود نوابغ را در هر عرصهاي مشاهده كرد. آنان را ميشود در ميان مهندسان، طراحان، تحليلگران و حتي مديران جستجو كرد.
اما با وجود تمامي نيروي خلاق و آفرينندهاي كه نوابغ از آن سرشارند، اين افراد همواره يك كارمند، يا همكار و يا رييس مناسبي براي ديگران نيستند. معروف است كه نوابع افراد بسيار حساسي هستند و ممكن است كاملاً فردگرا و تكرو باشند. افزون بر اين، آنها به گونة شگفتآوري شكننده و زودرنج هستند. معمولاً آنان در زمينه فعاليتشان خوش ميدرخشند، ولي در ژرفاي نفس خود، بسي آسيبپذيرند.
ويراستار ارشد هاروارد بيزنس ريويو، دايان كوتو، اخيراً به منظور درك بهتر نحوة چالش مديران در مواجهه با مسائل مرتبط با نوابغ، با مارك موريس كه يك بالرين و طراح مشهور است، گفتگو كرده است. موريس كه از برندگان جايزه مكآرتور است، برخي از شاهكارهاي به يادماندني هنر مدرن را پديد آورده و گروه هنري وي، از قابلتوجهترين نمايشگران اين صحنه به شمار ميآيد. از آنجا كه شيوة كار موريس ايجاب ميكند كه وي همراه با موسيقي زنده روي صحنه ظاهر شود، بنابراين، بايد با نبوغ آوازخوانهايي كه با گروه وي همكاري ميكنند، كنار آمده و آنها را هدايت كند. به همين سبب، وي در موقعيت بيهمتايي از نظر كار با نوابغ قرار دارد و به خوبي ميتواند واقعيات موجود در برخورد با افراد نابغه را هم به عنوان يك ناظر خارجي و هم به عنوان يك دستاندركار، بيان كند.
در مقاله حاضر، موريس، ريشههاي خلاقيت، حقيقت نهفته در وجود هنرمندان برتر، خطر راحتطلبي و قناعت به آنچه متوسط و معمولي است و تمايل فطري خود به اصالت را شرح ميدهد. وي در عين حال، نظرات خود را بيپردهپوشي در مورد نوابغ بيان ميكند: «اين افراد با نفس خويشتن در نبردند، به همين سبب بسي شكننده، پرمدعا و آسيبپذير جلوه ميكنند.» وي ميگويد براي آنكه بتوان رابطه كاري موثرتري با اين افراد برقرار كرد، بايد كاملاً صداقت داشت: «هنرمندان يا نوابغ واقعي ... به ويژه، نيازمند حقيقتند. آنان را نميتوان با تحسينهاي رياكارانه يا تشويقهاي توخالي فريفت.»