By Ryan Cohen
نوشته: رایان کوهن
ترجمه: یوسف خلیفه
هنگامی که رایان کوهن به همراه دوستش مایکل دی در شرف راهاندازی یک کسبوکار برخط فروش جواهرات بود، ایدهای ناگهانی به ذهنش خطور کرد: با سگ کوچولویش، تایلی، در یک مغازه محلی حیوانات خانگی بود و با فروشنده درباره خرید غذا برای سگش صحبت میکرد. ناگهان دریافت میلیونها نفر دیگر از صاحبان حیوانات خانگی نیز بهاندازه او نگران سلامت حیوانات خود هستند. بهوضوح مشخص بود فرصت بسیار بزرگی هست و او خیلی بیشتر نگران غذای سگش بود تا جواهرات.
تکتک درها را در سیلیکنولی برای تامینمالی زد، اما تا شرکت از برآوردهای فروش پیشی نگرفت، نتوانست یک حامی بزرگ در وولیشنکپیتال پیدا کند. کوهن نخستین دور از تامینمالی شرکت را بهعنوان بزرگترین نقطهعطف آن یاد میکند. او مینویسد: «از آن به بعد، هدفمان بزرگتر شد. متعهدتر شدم شرکت چِوی را بهعنوان پیشرو و رهبر صنعت قرار دهم، زیرا دیگر نهفقط پول ما در خطر بود... بلکه مسئولیت آن را هم احساس میکردم.»
آن تامینمالی به او و تیمش کمک کرد عملیات شرکت را بهسرعت گسترش دهند و مهیای عرضه سهام در بورس شوند، اما قبل از آن، چِوی را به مبلغ 35/3 میلیارد دلار به پتاسمارت.کام فروختند. سرمایهگذاران اولیه سود و منفعت بسیار هنگفتی کسب کردند و سرمایهگذاران ثانوی پول خوبی بهدست آوردند. کوهن مینویسد: «آن سرمایهگذاران به من و هدفم اعتماد کردند و من هم با بازدهی که به آنها رساندم، پاسخ اعتمادشان را دادم.»