گروه محصولات

عنوان مقاله: ایده کلان: درک «قدرت جدید»

گزيده مديريت 163

By Jeremy Heimans/ Henry Timms

نوشته: جرمی ‌هایمنس و هنری تیمس

ترجمه: زهرا حسینی

بی‌تردید قدرت دیگر آن چیزی نیست که در گذشته بود. ما شاهد براندازی جالوت‌ها به دست داوودها هستیم. رانندگان شبکه حمل‌ونقل اوبر و خالقان جمع‌تامینی کیک‌استارتر مصداق این سخن هستند. اما درک ماهیت قدرت در دنیای متغیر امروز و چگونگی به‌دست‌آوردن میزان بیش‌تری از قدرت، دشوار است.

 جرمی ‌هایمنس، یکی از بنیانگذاران سازمان‌های پرپس و آوواز و هنری تیمس مدیر مرکز فرهنگی و اجتماعی «خیابان نودودوم» در نیویورک، چارچوبی را به سازمان‌هایی پیشنهاد می‌کنند که به‌دنبال استفاده از دو نیروی متمایز یعنی قدرت جدید و قدرت سنتی هستند. به نظر این نویسندگان، قدرت سنتی همانند پول رایج عمل می‌کند. افراد معدودی آن را به‌دست دارند. یک‌بار که به‌دست آمد، به‌طور حسادت‌آمیزی از آن محافظت می‌شود و صاحب آن دارای منبع عظیمی ‌از توانایی است. قدرت، محصور و دست‌نیافتنی است و رهبرمحور است.

قدرت جدید، متفاوت و مانند یک جریان عمل می‌کند. به دست بسیاری از افرا، ایجاد می‌شود. همگانی، مشارکتی و همتامحور است. مانند آب یا برق، بیش‌ترین قدرت را وقتی دارد که طغیانی موج‌وار دارد. هدف از قدرت جدید، اندوختن نیست، بلکه سوق‌دادن آن است.

            بازیگران قدرت جدید از دو بعد متفاوت از بازیگران قدرت سنتی هستند: مدل‌هایی که برای انباشت و اعمل قدرت به‌کار می‌بندند و ارزش‌هایی که پذیرفته‌اند. برخی سازمان‌ها نظیر فیس‌بوک، مدل‌های قدرت جدید را به‌کار می‌بندند، اما به‌ظاهر اعتقادی به ارزش‌های آن ندارند. سازمان‌هایی نظیر پاتاگونیا هم ارزش‌های قدرت جدید را پذیرفته‌اند، اما با مدل‌های سنتی اعمال قدرت می‌کنند.

            این مقاله، فعل‌وانفعال‌های بنیادین و موثر را بررسی می‌کند و به نحوه چرخش واقعی قدرت نگاهی می‌اندازد: چه کسی واجد آن است، چگونه توزیع می‌شود و به کدامین جهت میل می‌کند.

انصراف از نظر