By Rosabeth Moss Kanter
نوشته: روزابت ماس کانتر
ترجمه: حسین حسینیان
امروزه چالشهای بسیاری (از بازگرداندن اعتماد به كسبوكار پس از رسواییهای حسابداری و بحران مالی جهانی تا مقابله با تغییر آبوهوا) گریبانگیر جوامع در سرتاسر دنیا هستند و توجه به دانش و خرد پیتر دراكر میتواند به ما در اجتناب از آنها (یا حل آنها) كمك كند. وی درباره گزافبودن دستمزد مدیران، ناكامی صنعت خودرو در سازگاری و نوآوری، تهدیدهای رقابتی از جانب بازارهای نوپدید و مخاطرات نادیدهگرفتن سازمانهای غیرانتفاعی و سایر عاملهای تحول اجتماعی هشدار داده بود.
امروز اگر او در یكصدمین ساگرد تولدش با ما بود، چه چیزی درباره مسیر پیش رو میگفت؟ مبانی دراكر را میتوان در سه درونمایه خلاصه كرد: نخست، مدیریت باید یك حرفه باشد و مدیران باید بهخاطر داشته باشند مهمترین وظیفه آنها، دنبالكردن سلامت درازمدت سازمانهایشان است. این یعنی پذیرش مسئولیت در برابر رفاه اجتماعی و نهتنها ثروتآفرینی. دوم، دانشگران را نمیشود كنترل كرد، آنها باید برانگیخته شوند. چنین كاركنانی باید در هدف خود معنایی بیشتر از سود شخصی بیابند. سوم، سازمانهای غیرانتفاعی، عناصر لازم برای ایجاد جامعهای خوب هستند، جامعهای كه در آن كسبوكارها بتوانند به بالندگی خود ادامه دهند. سرمایهگذاری در سازمانهای غیرانتفاعی بسیار حیاتی است.
دراكر یك انقلابی نبود. فقط از ما میخواست در انگاشتهای خود تردید كنیم. او به داشتن استمرار و چشمانداز پند میداد و تصور میكرد رهبری در دوران پرآشوب مستلزم پیشبینی چیزهایی است كه در حال ظهورند و شناخت چیزهایی است كه تغییر نخواهند كرد.