By Vineet Nayar
نوشته: وینیت تایار
ترجمه: دکتر کاوه سرمست
کلیت ایده
آقای وینیت نایار، مدیرعامل اچ.سی.ال، براي ایجاد تحول در شرکت ابتدا کارکنان را مجاب به پذیرش بحران کرد و سپس پیشتاز فرهنگ «اول کارکنان» شد و از این طریق اشتیاق آنها را برانگیخت و خود به پایکوبی مشغول شد.
|
تصور کنید از خواب بیدار میشوید و خود را نشسته بر لبه بیرونی پنجره گوشه اتاق کارتان میبینید. ساختمان آتش گرفته و پنجره اتاق باز نمیشود. هر دو انتهای لبه پنجره به هیچ مفری ختم نمیشوند. فقط میتوانید منتظر شوید و دعا کنید کسی نجاتتان دهد. شاید هم میتوانید بپرید و امیدوار باشید سلامت به زمین میرسید.
این داستان نوعی استعاره برای شرایطی است که من پنج سال پیش با آن مواجه شدم. آن زمان بهعنوان مدیرعامل اچ.اس.ال (شرکتي مستقر در دهلی و تامینکننده خدمات تکنولوژی اطلاعات) انتخاب شده بودم. گرچه درآمد شرکت سالانه بهطور متوسط سی درصد افزایش داشت، اما دائم سهم بازار و اذهان مشتریان را از دست میداد. رقبای ما با نرخ چهل و پنجاه درصد سالانه در حال رشد بودند و صنعت تکنولوژی اطلاعات بهسرعت تغییر میکرد. دیگر مشتریان علاقهمند به کارکردن با یک تامینکننده خدمات عادی و نامتمایز نبودند که خدمات محدودی ارائه میکرد. آنها بهدنبال شرکتی میگشتند که همکاری بلندمدت و خدمات کامل ارائه دهد. آیا اچ.اس.ال میتوانست به چنین شرکتی بدل شود؟
[1]. وینیت نایار، مدیرعامل اچ.ال.سی و نویسنده کتاب «اول کارکنان، دوم مشتریان: زیروروکردن مدیریت متعارف» است که در سال 2010 توسط انتشارات هاروارد بیزنس عرضه شده است.