بهترین مدیران میدانند چه وقت تمرکز خود را متوجه جزييات کنند و چه موقع كلنگر باشند.
نوشته: روزابت موسکانتر
ترجمه: دکتر مریم شریفیان ثانی
دگمههای تنظیم تمرکز روی دستگاههای دیجیتال به ما امکان میدهد تصاویر را از دیدگاههای مختلف بررسی کنیم. آنها همچنین استعارهای مناسب برای شیوههای تفکر راهبردی فراهم میآورند. بعضی افراد ترجیح میدهند امور مختلف را از فاصله خیلی نزدیک بررسی کنند، گروهی دیگر ترجیحشان به نگاه از دور و کلینگری است. هر دو دید مزیتهایی دارند. اما هیچکدام از آنها نباید وضعیتهایی ثابت و غیرقابلتغییر باشند، این سخنی است که کانتر عضو دانشکده کسبوکار هاروارد میگوید. برای دستیافتن به یک تصویر کامل از شرایط، رهبران باید تمرکز خود را هم روی جزييات و هم روی کلیات تکتک امور سازمان تنظیم کنند.
دیدگاهی که از نزدیک به جزييات توجه دارد اغلب در سازمانهایی به چشم میخورد که روابط بینشخصی در آنها خیلی زیاد است. این دیدگاه، جزييات را در کانون توجه قرار میدهد و کاری میکند که فرصتها گسترده و جذاب بهنظر برسند. اما میتواند نقطهضعفهای زیادی هم داشته باشد. رهبرانی که ترجیح میدهند جزييات را ببینند معمولا خطمشیها و نظامهایی ایجاد میکنند که خیلی وابسته به سیاستبازی و اعمال نظر شخصی است. آنها میتوانند بیش از اندازه روی موقعیت شخصی و حفاظت از قلمروی خود متمرکز شوند. اغلب هم از تصویر کلی غافل میمانند. وقتی رهبران از دور بهامور مینگرند، میتوانند رویدادها را در محیط و زمینه آن ببینند و بهعنوان نمونههایی از روندهای عمومی. آنها میتوانند تصمیماتی بر مبنای اصول اتخاذ کنند. با این وجود، یک دید دورنگر هم دامهایی در کمین دارد. ممکن است رهبران آنقدر از دور به فعالیتها بنگرند که قادر به شناسایی تهدیدهای پیش رو نباشند. امکان دارد با داشتن دید کلنگر برای بررسی همه مسیرهای ممکن، از درک لحظه مناسب برای اقدام بر اساس یکی از مسیرها بازمانند. همچنین ممکن است بهنظر برسد خیلی از کارکنانشان فاصله دارند.
بهترین رهبران میتوانند با تمرکز بر جزييات، مشکلات را بررسی کنند و سپس با دید کلنگر به دنبال الگوها و دلایل رویدادها باشند. آنها جهان را به کرانههای انتهایی یک طیف تقسیم نمیکنند: فردی و ساختاری، اقتضایی یا راهبردی، احساسی یا مفهومی. نکته، ترجیح انتخاب یکی نسبت به دیگری نیست، بلکه آموختن حرکت در گستره پیوستار دیدگاههاست.