By Ethan Bernstein/ Ben Waber
نوشته: ایتان برنستاین و بن ویبر
ترجمه: هما رباب اسمعیلی
هرگز همکاری برای کارکنان اینقدر ساده نبوده است (یا اینطور به نظر می آید). دفاتر کاری باز، استفاده از پیامک و جلسه های مجازی، روی کاغذ حضور افراد را در دسترس تر و مشهودتر میکنند. شواهد نشان میدهند همزمان با گسترش ساختارهای فیزیکی و تکنولوژیک برای همکاری جامع و فراگیر، این ساختارها باعث کمتر شدن تعامل (یا تعامل های معنادار) و نه بیشتر شدن آنها شده اند. این اتفاق به این دلیل می افتد که افراد، نه شرکت ها، تصمیم میگیرند چه زمانی و چگونه با دیگران مشارکت کنند. آنها در راندن دیگران از خود و درک نشانههایی مبنی بر ترجیح همکارانشان به تنها بودن، مهارت پیدا میکنند. بسیاری از شرکتها، درکی از نحوه رسیدن به نوع همکاری که میخواهند ندارند.
نویسندگان مقاله برای رسیدن به این درک، رهکردهایی ارائه میدهند. شرکتها میتوانند از تکنولوژیهای نوین، مانند حسگرهایی که حرکت افراد را ردیابی میکنند یا نرمافزاری که ردپای اطلاعات دیجیتالشان را جمع آوری میکند جهت فهم بهتر اینکه چگونه افراد در گروههای معینی باهم تعامل میکنند استفاده کنند. سپس میتوانند آزمایشهایی موشکافانه برای یافتن نحوه رسیدن به انواع مطلوب تعاملات اجرا کنند: تلاش در امتحان کردن انواع طرحهای دفتر کار، پیاده سازی آزمایشی طرح موردنظر در یک طبقه پیش از انجام کلی آن و بررسی تاثیر تغییرات کوچک. این رویکرد کمک میکند کارکنان را مجهز به فضاها و فناوریهایی کنند که به بهترین وجه نیازهایشان را فراهم میکنند.