گروه محصولات

عنوان مقاله: دیدگاه: جنون سنجش (و بازسنجش) رفاه

گزيده مديريت 148

By Jeffrey Gedmin

نوشته: جفری گدمین

ترجمه: سوادا مارکاریان

جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، در شرایط دشواری گرفتار شده بود. استیگلیز در فوریه گذشته از راه ارتباط ویدیویی مشغول صحبت با کمیته اقتصادی مجلس اسکاتلند بود که یکی از نمایندگان نظرش را درباره «شاخص رفاه لگاتوم» جویا شد. استاد دانشگاه کلمبیا با دستپاچگی پاسخ داد: «راستش من درباره جزئیات آن چیز زیادی نمی‌دانم، چون شاخص‌های خیلی زیادی وجود دارند.»

کاملا درست است. گرچه دلم می‌خواست استیگلیتز با این شاخص خاص آشنا بود (من رییس موسسه لگاتوم هستم که شاخص رفاه را منتشر کرده و او اکنون این موضوع را می‌داند) اما در واقع در سال‌های اخیر خروارها شاخص‌ برای سنجش قدرت ملت‌ها و پیشرفت‌هایشان (یا پسرفت‌هایشان) در برهه‌های زمانی ایجاد شده‌اند. این کار نه‌تنها برای اقتصاددان‌ها که روند پیشرفت‌ها را دنبال می‌کنند، بلکه برای مدیرانی که شرکت‌های جهانی را هدایت می‌کنند، مهم است. به‌عنوان فردی که زمان فوق‌العاده زیادی را به مطالعه این شاخص‌ها و روش‌شناسی‌های پشت رتبه‌بندی‌های جنجالی آن‌ها گذرانده، چهار توصیه دارم که بهتر است آن‌ها را به خاطر بسپارید.

اصل اول و بنیادی این است که همه این شاخص‌ها از این باور نشات می‌گیرند که تنها سنجش نتایج اقتصادی، بینش اندکی از چگونگی گرم‌شدن تنور رقابت‌های اقتصادی به‌دست می‌دهد، چه برسد به سنجش رفاه شهروندان.



[1]جفری گدمین، مدیرعامل موسسه لگاتوم است.

انصراف از نظر