ترجمه: امیر احسانی
در آغاز دومین قرن فعالیت مدرسه بازرگانی هاروارد، از جفری جونز، استاد تاریخ کسبوکار این مدرسه، خواستیم با نگاهی به گذشته و آینده، وضعیت حال حاضر کسبوکار جهانی را ترسیم کند. جونز در بخشی از اظهارات ویراستهای كه در زیر میآید، مفهوم تختشدن جهان را بهچالش میطلبد، گرچه هنوز نگاهی امیدوارانه (از منظر یكصد سال اخیر) به زمان حال دارد.
تاریخ اخیر کسبوکار در خصوص آینده جهانیشدن چه نظری دارد؟
نخست، بهخاطر داشته باشید پیشبینیها در مورد جهانیشدن تا حد زیادی نادرست هستند. در قرن نوزدهم، همه (از جمله كارل ماركس كه مشتاق منفعتهای مستعمرهسازی بریتانیا در هند بود) فرض میكردند جهانیسازی باعث گسترش تولید ثروت میشود كه البته در آن زمان چنین چیزی بهوقوع نپیوست. رشد اقتصادی نوین از اروپایغربی آغاز شد و به آمریكایشمالی و چندین مكان دیگر سوق پیدا كرد و سپس برای مدتی طولانی متوقف شد. بسیاری بر این فرضند كه در عصر كنونی جهانیسازی، به دلیل جریان امروزی دانش و سرمایه بین کشورها نتایج بهمراتب مثبتتر خواهند بود و این بار جهانیسازی نقش بهتری در توزیع ثروت ایفا خواهد كرد. اما بهجز داستانهای موفق در بخشهایی از هند و چین، شواهد تاكنون از قطعیت چندانی برخوردار نبودهاند. شگفت اینكه ما اكنون فناوریهایی را در اختیار داریم كه باید اشاعه سریع دانش را باعث شوند، اما دانش و ثروت نهفقط به لحاظ جغرافیایی متمركز مانده، بلكه بهنظر میرسد در این جهانی كه نسبت به قبل از سال 1914 از «تختی» كمتری برخوردار است، متمركزتر هم شده است.