By Orit Gadiesh/ Philip Leung/ Till Vestring
نوشته: اوریت گادیش و فیلیپ لیونگ و تیل وسترینگ
ترجمه: دکتر عبدالرضا رضایی نژاد و سارا پنجی زاده
در چین، كارزار مهم تازهای در حال پیدایش است: این كارزار همان بخش كالاهای «بهحد كافی خوب» در بازار چین است، بخشی كه در آن كالاهایی بهحد كافی قابلاطمینان با قیمت بهحد كافی پایین برای جذب بخش عمدهای از انبوه فزاینده مشتریان سطح میانی این كشور عرضه میشود.
از گذشته، شرکتهای چندملیتی خارجی بخش كالاهای ممتاز بازار چین را در اختیار داشتهاند و شمار فراوانی از شرکتهای داخلی نیز اغلب بدون سوددهی چشمگیر، بخش ارزانقیمت این بازار را تامین میكردند. اما به همراه افزایش قدرت خرید قشر متوسط جامعه چین همراه با برخی تحولات دیگر، بازار متوسط این كشور بهسرعت در حال رشد است.
مسلماً رشد در چنین بازار بزرگی بهخودیخود مهم است. اما بهعقیده گادیش، لیونگ و وسترینگ، رقابت در این عرصه خاص نتایج بسیار مهمتری را بهدنبال دارد. شرکتهایی كه امروز در بازار متوسط چین رشدونمو میكنند، درسهای ارزشمندی را میآموزند كه برای رقابت در عرصه جهانی بهكارشان خواهد آمد: شرکتهای چندملیتی درمییابند كه برای فراتررفتن از طبقه كالاهای ممتاز، چگونه روی تغییر محصولات خود تمركز كنند و شرکتهای داخلی نیز در حال افزایش حجم تولیدات و مهارتهای بازار خود برای حركت به سمت بالا هستند. هر دو گروه سعی میكنند جایگاه خود را تثبیت كنند تا بتوانند كالاهای عرضهشده در چین را به دیگر بازارهای بزرگ نوظهور جهان از قبیل هند و برزیل (و در نهایت به بازار كشورهای توسعهیافته) صادر كنند. در پایان مقاله، نویسندگان هشدار میدهند فضای بهحد كافی خوبی كه شرکتهای چندملیتی و چینی در آن رویارویی میكنند، همان جایی است كه شرکتهای برتر جهان در آن ظهور خواهند كرد.
نویسندگان سه راهبرد را برای ورود و سلطه بر این فضای بسیار حیاتی و استراتژیك توضیح میدهند. شرکتهای چندملیتی میتوانند از بالا به بازیگران داخلی حمله كنند، شرکتهای چینی فعال در بخش ارزانقیمت میتوانند از پایین به بالا نقب بزنند و نیز هر دو گروه میتوانند فقط با در دست گرفتن یكی از شرکتهای حاضر در بازار متوسط چین به این بازار بپیوندند. تجربیات بازیگرانی از قبیل كلگیتپالمولیو، جنرالموتورز، جنرالالكتریك، هواویتكنالاجیز، هایر و نینگبوبِرد نشان میدهد واردشدن به بازار متوسط چین تا چه حد چالشانگیز است، اما در عین حال در این فضا تا چهاندازه امكانات بالقوهای وجود دارد كه میتوان از آنها بهعنوان نردبان ترقی به سوی توسعه جهانی استفاده كرد.