نوشته: دان آریلی
اگر ضربهزدن به توپ فوتبال با چشمان بسته را تمرین کنید، تنها چند بار تلاش، کافی خواهد بود تا بهخوبی بتوانید پیشبینی کنید نتیجه ضربه شما به کجا ختم خواهد شد. اما اگر به این شرایط، «صداهای تصادفی» نظیر دویدن یک سگ به دنبال توپ، وزیدن باد شدید یا عبور همسایه و ضربهزدن به توپ را اضافه کنیم، نتایج کاملا غیرقابلپیشبینی خواهند شد.
اگر قرار باشد عملکرد ضربهزننده را ارزیابی كنيد، آیا بهخاطر عدم پیشبینی «توپدزدی» یک سگ، او را تنبیه میکنید؟ آیا بازیکن خود را برای یافتن فرد بهتری برای پیشبینی توپدزدی سگ تعویض میکنید؟
این اقدام بیمعنا خواهد بود. اما دقیقا همان روش تشویق یا تنبیه مدیران است. مدیران تلاش میکنند درکی از محیط داشته و نتیجه تصمیمهای خود را پیشبینی كنند.
مشکل اینجاست که در اتخاذ استراتژی رقابتی، سروصداهای بیربط زیادی وجود دارد. پیشبینی اینکه توپ به کجا خواهد رفت همانند تصمیمگیری برای ایجاد رستورانهای زنجیرهای غذاهای دریایی در کرانه خلیج مکزیک است. توپدزدی سگ بهمثابه حادثه نشت عظیم نفتی بهواسطه حفاریهای شرکت بي.پي در خلیج مکزیکاست.[2] در بررسی عملکرد مدیرعامل هم هیاتمدیره بر ناکامی رستورانها تمرکز میکند. قیمت سهام سقوط میکند. آن رستورانها دچار زیان میشوند. از آنجایی هم که دریافتی مدیرعامل بسته به نتایج است، با جریمههای مالی مواجه میشود. ممکن است هیاتمدیره برای حفظ وجهه خود و نشاندادن واکنش دست به اخراج مدیرعامل بزند. بدین ترتیب اعتقاد خود به کسی را از دست دهد که میتوانست مدیری خوب اما بداقبال باشد.
[1]. دان آریلی، استاد رفتار اقتصادی در دانشگاه دوک و مولف کتاب «غیرعقلانی قابلپیشبینی» (چاپ هارپرکالینز، 2008) است.
[2]. در سال 2010، یکی از سکوهای حفاری بي.پي در خلیج مکزیک دچار سانحه شد و بر اثر نشت نفت، سطح عظیمی از آبهای خلیج مکزیک و سواحل آمریکا را آلوده كرد. مهار نشت نفت چندین ماه بهطول انجامید و از آن بهعنوان بزرگترین ضایعه زیستمحیطی تاریخ آمریکا یاد میشود. بي.پي یکی از بزرگترین شرکتهای نفت جهان است که در بیش از هشتاد کشور فعالیت داشته و روزانه معادل 3.8 میلیون بشکه نفت، فراوردههای مختلف عرضه میکند. مترجم.