By Kenji Yoshino/ Christie Smith
نوشته: کنجی یوشینو و کریستی اسمیت
ترجمه: شیرین ناظرزاده
تنوع، کموبیش يك ارزش پذيرفتهشده در شركتهاي آمريكايي است، اما مديران ارشد همچنان سرسختانه همگي از يك گونه نژادي انتخاب ميشوند. مديران عامل شركتهاي فورچونپانصد را در نظر گيريد: تنها 23 نفر آنها خانم هستند و شش نفر سياهپوست. چرا اينگونه است؟ ما معتقديم يكي از دلايل، پديدهاي است كه جامعهشناسان از آن با نام «پوشش[1]» ياد ميكنند كه در آن افراد تفاوتهاي خود را نسبت به اکثریت، ناچیز جلوه ميدهند. فردي معلول ممكن است از عصاي خود در محيط كار استفاده نكند. اين گونه رفتارها تنها زايیده خودسانسوري يا تمايلات درونی نيست، بلكه به دليل فشار وارده از سوي مديران صورت ميگيرد. اين كار اعتمادبهنفس كارمندان و مشاركت آنها را كاهش ميدهد و سبب ميشود زنان و گروههاي اقليت عقب بمانند.
ما پس از تحقيق روي حدود سههزار كارمند در بيش از بیست شركت بزرگ آمريكايي به اين نتايج رسيدهايم. افراد مورد مطالعه تركيبي از سنين مختلف، جنسيتهاي مختلف، قوميتهاي گوناگون و سابقه خدمت مختلف بودند. شركتها از ده صنعت مختلف بودند، اما همگي بر جامعیت (دربرگرفتن همه اقشار بدون تبعیض) تاكيد داشتند. 61 درصد افراد مورد مطالعه اذعان داشتند كه با فشاری پنهان يا آشكار مواجه هستند كه تا حدی مجبور به رفتار پوششی میشوند. براي مثال، يك خانم طوري هدايت شده بود كه به مراقبتهاي روزانه يا ساير مسئوليتهاي خانوادگي خود اشاره نكند، مبادا متحمل «جریمه مادري» شود. يك شركتكننده ديگر گفت كه هميشه تلاش ميكرده دوروبر متخصصان آفريقاييآمريكايي ظاهر نشود تا نبيند چه القابی به همكارانش داده ميشود.