By W. Chan Kim / Renee Mauborgne
نوشته: چان کیم و رنه مابورن
ترجمه: دکتر حمیدرضا فرتوک زاده
معدودی از شركتها هستند كه از چشمانداز استراتژیك روشنی برخوردارند. مولفان مقاله معتقدند كه این مشكل ریشه در فرایند برنامهریزی استراتژیك دارد كه غالباً با تهیه انبوهی از اسناد و مدارك توام است. مداركی كه توسط افرادی با دیدگاههای متعارض تهیه شده است. چنین فرایندی غالباً منجر به استراتژی نامتمركز میشود. به جای این كار، شركتها باید فرایند برنامهریزی استراتژیك خود را با ترسیم یك تصویر انجام دهند: تابلوی استراتژی.
تابلوهای استراتژی، از طریق نشان دادن عوامل گوناگونی كه بر رقابت تاثیر میگذارند، برش استراتژیك صنعت شما را نشان میدهند. این تابلو، برشهای استراتژیك شركت شما و نیز رقبای بالفعل و بالقوه شما را نشان خواهد داد. به این معنی كه سرمایهگذاری در عوامل رقابتی چگونه است و در آینده چگونه خواهد بود. بخش اصلی یك تابلوی استراتژی، منحنی ارزش است. منحنی ارزش ابزاری است كه مولفان در كار مشاورهای خود ابداع كردهاند. این مقاله، یك فرایند چهار مرحلهای برای ترسیم دقیق و نقد و بررسی یك تابلوی استراتژی ارائه میدهد. خوانندگان مقاله خواهند دید كه چگونه یك شركت اروپایی خدمات مالی از طریق بهكار بستن این فرایند، یك استراتژی متمایز و قابل تبین برای همگان ایجاد كرده است.
این فرایند با بیدارسازی بصری آغاز میشود. مدیران، منحنی ارزش كسبوكار خود را با رقبا مقایسه میكنند تا دریابند كه چه بخشی از استراتژی خود را باید دگرگون سازند. در گام بعدی (اكتشاف بصری) مدیران در بارة مشتریان و محصولات جایگزین، تحقیق میدانی انجام میدهند. در مرحله سوم كه نمایشگاه استراتژی بصری است، مدیران بر اساس مشاهدات میدانی و بازخوردهای مشتریان و همكاران در بارة پیشنهادهای جدید، برشهای جدید استراتژیك را ترسیم میكنند. وقتی كه بهترین استراتژی با استفاده از بازخوردها به دست آمد، نوبت گام آخر یعنی ارتباطات بصری است. مدیران، برشهای استراتژیك گذشته و آینده را به كل شركت ارائه میكنند و تنها پروژههایی حمایت خواهند شد كه شركت را به برش آینده نزدیكتر كنند.