ترجمه: غلامحسین خانقایی و وحید حسنلو
ما در جهانی اشباع از رسانهها زندگی میکنیم که در آن مصرفکنندگان در پیامهای تبلیغاتی نامربوطی که از وب، تلویزیون، رادیو، مطبوعات، تابلوهاي تبليغاتي و مجموعه متنوعی از ابزارهای همراه دریافت میکنند غرق شدهاند. راهبردهای تبلیغاتی مبتنی بر ترغیب از طریق مداخله، تکرار و حضور همهجاگیر، بهسرعت در حال ناکارامد شدن هستند. براي جلب توجه و اعتماد مصرفکنندگان، بازاریابان باید کمتر راجع به متن پیام تبلیغات و بیشتر راجع به آورده پیام براي مشتری فکر کنند.
ریپورت چهار حوزه تجربه انسانی را خلاصه میکند: در حوزه عمومی افراد از یک نقطه یا فعالیت برخط یا غیربرخط به نقطه یا فعالیت دیگر حرکت میکنند. در حوزه اجتماعی با یکدیگر تعامل و ارتباط برقرار میکنند. در حوزه قبیلهای آنها براي تعریف یا بیان هویت خود به گروهها وابسته میشوند. در حوزه روانشناختی هم زبان را با افکار یا احساسات مشخصی مرتبط میکنند. بازاریابان زیرک و دانا درباره پیامهایی فکر میکنند که مورد استقبال مصرفکنندگان در این حوزهها قرار گیرند.
زاپوس این کار را با قراردادن تبلیغ در سبدهای دروازه امنيتي فرودگاهها (در حوزه عمومی) انجام داد تا به مصرفکنندگانی دسترسی پیدا کند که ممکن است دلمشغول کفشهایشان باشند. نینتندو مادران جوانی را شناسایی کرد که علاقهمند بودند میزبانی مهمانیهای كنسول بازي وی را عهدهدار شوند و همه نیازهای آنها را در این رویدادهای حوزه اجتماعی تامین کرد. مقالهنویسهای عضو «ارتش نخبههای» یلپ دارای احساس شدیدی از وابستگی قبیلهای هستند که موجب میشود بهصورت سفیران قدرتمند شناسه این شرکت درآیند. شرکت «زندگی خوب است» در حوزه روانشناختی ریشه دارد: این شرکت تنها از طریق لوگو و شعار «خوشبینی» روی محصولات خود تبلیغ میکند.