By Stephane Girod/ Samina K
نوشته: استفان ژيرو و سمينه كريم
ترجمه: معصومه عارف
شرکتها برای همگام شدن با تغییرات در شرایط بازار باید بهصورت دورهای بازسازماندهی شوند. اما مدیران در این مورد با توصیههای متضاد دستوپنجه نرم میکنند: آیا، چه زمان و چگونه به اینکار مبادرت ورزند.
اصطلاح «بازسازماندهی» شامل دو فرایند تغییر مجزاست: تجدیدساختار و بازآرایی. هر دو ارزشآفرین هستند، اگر در مسیر درست دنبال شوند. تجدیدساختار شامل تغییر در ساختارهایی است که پیرامون منابع و فعالیتها، گروهبندی و هماهنگ میشود: برای مثال، واحد کارکردی، خط کسبوکاری، بخش مشتری، بستر فناوری، جغرافیا یا ترکیبی ماتریسی از آنها. بازآرایی شامل افزودن، تقسیم، انتقال، ترکیب یا حذف واحدهای کسبوکار بدون تغییر ساختار اساسی شرکت است.
اهداف هر دو یکی است: افزایش نوآوری و در نهایت عملکرد مالی. اما تحقیقات نویسندگان نشان میدهد موفقیت تقریبا همیشه بستگی به موقعیت دارد. در این مقاله، آنها چهار راهکار برای کمک به شرکتها پیشنهاد میدهند کدام نوع را دنبال کنند، چه زمانی و چگونه بازسازماندهی خود را پی بگیرند، چه چیزی باید دوباره سازماندهی شود و چه چیز دیگری در این فرایند نیاز به تغییر دارد.