By James Brian Quinn
نوشته: جیمز برایان کیین
ترجمه: مهندس فضل اله امینی
امروزه، نوآوري مستلزم دانش پيچيدهاي است كه فقط ميتوان از طريق شبكه گستردهاي از متخصصان بدان دست يافت. به همين علت است كه بسياري از شركتها بهرهگيري از خدمات ديگران را آغاز كردهاند. به طور مثال، شركتهاي دارويي ممكن است برخي تحقيقات پايه را به ديگران واگذار كنند. شركتهايي ديگر، در نوآوري فرايند كسبوكار يا عرضه محصولات نوآورانه از خدمات ديگران بهره ميگيرند. چهار نيرو اين تغيير را ممكن ميسازند، اول، تقاضا هر 15 سال دو برابر ميشود. دوم، عرضه كاركنان فرهيخته روندي نجومي يافته است. سوم، امكان تعامل افزايش يافته است. چهارم، انگيزه جديدي در حال پديدار شدن است. با وجود اين، شركتهاي فوق فعاليتهاي مرتبط با قابليتهاي بارز را براي خود حفظ كرده و ساير فعاليتها را به بهترين تامينكنندگان جهاني واگذار ميكنند. بهرهگيريهاي فوق از خدمات سايرين در زمينه نوآوري، مستلزم پويش در فرصتها، همانند پويش يك موجسوار در موجها است. از آنجا كه موجهاي بسياري از تغيير، همزمان، پديدار ميشوند، موجسواران نوآور نميتوانند از اين كه كدام يك مناسبترين است، اطمينان حاصل كنند. لذا، خود را در موقعيتي قرار ميدهند كه تجربه و بصيرت ذهنيشان ميگويد، بيشترين موجها در آنجا شكل خواهد گرفت و وقتي كه موجي جذاب پديدار ميشود، آنها سعي ميكنند به سرعت سوار آن شده و خود را با آن سازگار كنند. شركتهايي كه از خدمات ديگران بهره ميگيرند، با چالشهاي ديگر نيز مواجهند. همانگونه كه شخصي گفته است: «دو عامل اصلي موفقيت آن است كه ابتدا روابط طرفين مبناي درستي داشته باشد و سپس، علايق همسان، اهداف مشترك و معيارها مورد توافق باشند.» براي جذب شركا، يك شركت بايد داراي قابليتهاي باشدكه تامينكننده-مخترع نتواند براي رسيدن به بازارهاي مطلوب آن را شبيهسازي كنند. شركتها، همچنين نيازمند افرادي هستند كه خبره اين فرايند باشند تا فرايندهاي توزيع نوآوري؛ نرمافزارهاي باز و متعامل؛ اهداف چالشي مشترك؛ معيارهاي شايستگي و طريقي كه براي تقسيم منافع حاصل از دستيابي به اهداف و دادن پاداش به كار مشترك در پيش گرفتهاند، را تداوم بخشند. به علاوه، زماني كه يك شركت عملكرد گذشته تامينكنندگان را ارزيابي ميكند، ناگزير از دادن آزادي به آنها و تمركز توجه خود بر نيازهايي است كه بايد برآورده شوند و اجتناب از تحميل نحوه انجام كار است. از «بينظمي حسابشده» براي توصيف فرايندهاي موفقيتآميز در درون شركتها استفاده ميشود. اما، امروزه با توجه به سرعت و تعداد تامينكنندگان بيروني، بينظمي ديگر چندان حسابشده نيست، بلكه تا حدي نظميافته است. هيچ مدير منفردي كنترل كلي را در دست ندارد. افرادي كه به صورت جمعي كار ميكنند، از بيشترين شانس براي موفقيت برخوردارند.