فروشندهها هميشه به افرادي اهمیت میدهند كه در مركز شبكهاي از مشتریان بالقوه هستند، چون اگر اين فرد به يك مشتري تبديل شود، تاثيرگذاري او بر همتايان موجب پيروي سايرين از او میشود.
البته نکته اصلي، پيداكردن مشتری بالقوهای است که بهخوبی به دیگران وصل است. بهطور سنتي، این جستوجو نيازمند همه جادوگریهای فروشندگان است: بوكشيدن، تلفنكردن، وراجیهای بیهوده و حدسزدن. اما تئوري شبكه شروع به تبديل اينها به يك علم كرده است.
با استفاده از دادههاي مناسب در مورد تعاملات، ميتوانيد جايگاه افراد را در شبكههاي اجتماعي بهصورت رياضي تحليل و ترسیم کنید. ميتوانيد ببينيد چهكسي با چهكسي ارتباط دارد. ميتوانيد تعيين كنيد چهكسي در كانون و چهكسي فقط حاشيهنشین است. اگر هم برای کسب اطلاعات روی کسی تمرکز میکنید كه از محصول شما استفاده ميكند و همچنین بر چگونگی تغيير محصول و ساختار شبكه در گذر زمان، ميتوانيد بگوييد كداميك از مشتريان بالقوه، ارزشمندترين افراد براي نزديكشدن هستند.
[1] . لورنس ميلر، پزشك و داروساز بالینی و يكي از بنيانگذاران و مديرعامل مدنتوورك است. نيكلاس کريستاكيس، يكي ديگر از بنيانگذاران مدنتوورك و استاد پزشكي، جامعهشناسي و سياستهاي خدمات درماني در دانشگاه هاروارد است.