By Jon R. Katzenbach/ Douglas K. Smith
نوشته: جان کاتزنباخ و داگلاس اسمیت
ترجمه: دکتر محسن قدمی و مسعود نیازمند
تنها با تیم خواندن، گروهها تیم نمیشوند. ارزشهای كار تیمی هم بهتنهایی نمیتوانند عملكرد تیم را تضمین كنند. پس تیم چیست؟ مدیران چگونه واقف میشوند تیم چه زمانی معنا میدهد و برای تضمین موفقیت تیم چه كاری میتوانند انجام دهند؟ در این مقاله، جان كاتزنباخ و داگلاس اسمیت به این پرسشها پاسخ داده و رشته علمی را معرفی میكنند كه تیم واقعی را تعریف میكند.
جوهره تیم، تعهد مشترك است. بدون آن، گروهها تعدادی انسان منفرد خواهند بود و با آن به مجموعهای قدرتمند از عملكرد جمعی تبدیل میشوند. بهترین تیمها بیشترین زمان كاری خود را صرف شكلبخشی به مقصودی میكنند كه میتوانند داشته باشند. آنها مقصود خود را به اهداف عملكردی خاص تبدیل میكنند. افراد نیز به تیمهای موفق پیوسته و نسبت به همتیمیها احساس پاسخگویی مشترك مییابند.
اساسیترین وجهتمایز و تفاوت بین «تیم» و «گروه» در شكل عملكرد آنان است. یك گروه كاری بر كمك انفرادی اعضای خود برای رسیدن به عملكرد جمعی متكی است، اما یك تیم به چیزی فراتر از دستیابی و موفقیت انفرادی اعضای خود میاندیشد. تیم اثربخش، همواره ارزشی بیش از مجموع اجزای خود دارد.
در این مقاله سه نوع تیم مطرح میشود. تیمهای پیشنهاددهنده (مثل كارگروههای ویژه و گروههای پروژه)؛ تیمهای كاری (مثل گروههای تولید، عملیات یا بازاریابی) و بالاخره تیمهای راهبرنده (مثل گروههایی كه فعالیت كاركردی مهمی را نظارت میكنند). نكته اساسی برای مدیران وقوف بر این موضوع است كه این تیمها در كجای سازمان باید مورد استفاده و حمایت قرار گیرند. مدیرانی كه بتوانند توسعه و تحول تیمی را در مكان مناسب و در زمان مناسب ترغیب كنند، سازمانهای خود را برای عملكرد موفقیتآمیز مهیا ساختهاند