گروه محصولات

عنوان مقاله: بهترین های هاروارد : پایان امپریالیسم شركتی

گزيده مديريت 32

By C.K.Prahalad/ Kenneth Liberthal

نوشته: سي كي پرالاد

ترجمه: فاطمه اعتضادي و عاطفه پاشازاده

شركت‌‌های چندملیتی برای دست‌یابی به رشد باید در بازار‌های بزرگ و درحال‌ظهور چین، هند، اندونزی و برزیل رقابت كنند. اما، با وجودی كه امروزه هنوز در مورد نحوه تغییر زندگی در این بازار‌ها توسط چنین شركت‌‌هایی ‌تردید و سوال وجود دارد، ولی مدیران غربی هوشمندانه در باره این ‌تردید تغییر عقیده ایجاد كرده و این سوال را مطرح می‌كنند كه شركت‌‌های چندملیتی چه‌گونه تحت‌تاثیر این بازار‌ها تغییر می‌كنند. همان‌طور كه در این مقاله تاثیرگذار نیز تاكید شده، شركت‌‌های چندملیتی برای دست‌یابی به موفقیت باید در مورد همه عناصر كسب‌وكاری خود تجدیدنظر كنند.

 در جریان موج اول ورود به بازار در دهه 1980، شركت‌‌های چندملیتی شیوه عمل‌كردی مبتنی بر ساختار فكری امپریالیسم داشتند. آن‌ها فكر می‌كردند بازار‌های درحال‌ظهور و بزرگ بازار‌های جدیدی برای محصولات قدیمی آن‌ها هستند. ولی این طرزفكر موفقیت آن‌ها را محدود كرد. ایجاد یك پایگاه مصرف‌كننده جدید متشكل از صد‌ها میلیون نفر همان جریان بزرگ و درحال‌ظهور در كشور‌هایی از قبیل چین و هند است. شركت‌‌های چندملیتی باید برای تبدیل آن به فرصت پنج سوال مهم را از خود بپرسند: در این كشور‌ها چه كسانی بازار درحال‌ظهور طبقه متوسط را تشكیل می‌دهند؟ شبكه توزیع در این بازار‌ها چه‌گونه فعالیت می‌كند؟ برای پرورش فرصت‌های كسب‌وكاری به چه ‌تركیبی از مدیریت جهانی و محلی نیاز هست؟ آیا باید یك راهبرد واحد برای تمام واحد‌های كسب‌وكاری یك كشور اتخاذ كرد؟ آیا باید با شركای محلی هم‌كاری كرد؟
تحولی كه شركت‌‌های چندملیتی پشت سر می‌گذارند، ظاهری نیست. به‌عبارتی همان‌طور كه نویسندگان می‌گویند، تنها ایجاد حساسیت بیش‌تر در برابر فرهنگ محلی كافی نیست. شركت‌‌های چندملیتی برای رقابت در بازار‌های درحال‌ظهور باید منابع خود را بازآرایی كرده، در ساختار هزینه تجدیدنظر كرده، فرایند تولید را دوباره طراحی كرده و فرضیات خود در ارتباط با شیوه رفتار مدیریت ارشد را به‌چالش كشند.
انصراف از نظر