By Jonathan Schwartz
ترجمه: بهمن جمشیدی
بسیاری از مدیران ارشد شرکت سان (و از جمله من)، بلاگهایی دارند كه هر كس از هر نقطه جهان میتواند آنها را بخواند. ما راجع به هر موضوعی از راهبرد كسبوكار گرفته تا توسعه محصول و ارزشهای شركت، بحث میكنیم. نامههای سرگشاده دریافت میكنیم و پاسخهای سرگشاده میدهیم. راجع به موفقیتها و اشتباهاتمان نیز گفتوگو میكنیم. (اگر باور ندارید، بهنشانی www.blogs.sun.com/roller/page/jonathan?entry=dear_john مراجعه كنید.
ممكن است اینكار به نظر شما پرمخاطره باشد، اما خطر آن بیشتر از نداشتن بلاگ نیست. زمان نهچندان دوری را بهیاد آورید که مدیران عامل از دستیارانشان میخواستند ایمیلهای دریافتی را بهصورت چاپشده به آنها بدهند. تاكید هم میکردند پاسخهایشان تایپشده و از طریق پست لاکپشتی ارسال شوند؟ اکنون كجایند این رهبران؟ بازماندگان این نسل چندی است بازنشست شدهاند. طی ده سال آینده، اكثریت قریببهاتفاق ما بهطور مستقیم و از طریق بلاگ با مشتریان، كارمندان و جامعه کسبوکاری ارتباط برقرار خواهیم كرد. در آن زمان، داشتن بلاگ برای مدیران انتخابیتر از ایمیل امروزی نخواهد بود. اگر بخشی از این گفتمان نباشید، دیگران از جانب شما صحبت خواهند كرد و این دیگران فقط كارمندان شما نیستند.
داشتن وبلاگ به شما امکان میدهد در اجتماعات (خواه از كارمندان موجود یا بالقوه شما، مشتریان یا هر كس دیگری) كه قصد توسعه آنها را دارید، مشاركت كنید و از فرهنگ شركتی خود بهگونهای رقابتی بهره گیرید