By Maxwell Weseel/ Clayton Christensen
نوشته: ماكسول وسل و كليتون كريستنسن
ترجمه: رامك فداييان
وسل و کریستنسن، همکاران دانشكده کسبوکاری هاروارد در این مقاله روشی را برای تعیین میزان خطریک ويرانسازي برای يك کسبوکار ارائه میدهند. با درک عمیق وظایفی که شرکت بهطور عمليبرای مشتریان انجام میدهد و تعبیری روشن از مزایا و موانعی که ويرانساز با آنها روبهروست، میتوان پیشبینی کرد ويرانساز آتی تا چه ميزان و با چه سرعتی، مدل کسبوکاری موجود را بهانزوا میکشاند. سپس میتوان در واکنش، گامهایی برای حداکثرسازی قدرتهای هسته اصلی برداشت.
نگارندگان، ويرانسازي فروشگاههای خواروبارفروشی را مثال آوردهاند. با وجودی که فقط يك درصد از کل خواروبار در ایالاتمتحده بهصورت برخط خریداری میشود، تئوری ويرانسازي میگوید خواروبارفروشیهای مجازی بر سرعت زمانهای توزیع و گستره انتخاب محصولات خود و ویژگیهايي میافزایند که بهسختی در تصور ما میگنجند. انگیزه آنها جذب مشتریان جدید و حاشیه سود بالاتر است. اما از سه وظیفه اصلی که مشتریان به خاطر آن به خواروبارفروشی مراجعه میکنند (خرید اقلام فاسدنشدنی، خرید شام شب و خرید کالاهای اضطراری) فقط اولین وظیفه در برابر هسته گسترشپذیر ويرانساز(توانایی آن در حفظ قیمتهای بسیار پايين به منظور نفوذ به بازارهای پردرآمد در جستوجوی مشتریان بیشتر) آسیبپذیر است. این بدان معناست که خواروبارفروشیهای سنتی باید تمرکز بیشتری بر توسعه نوآوری داشته باشند تا بتوانند دو وظیفه دیگر را تقویت کنند.