گروه محصولات

عنوان مقاله: ايده بان: برتري استدلال عاطفي بر آي.كيو

گزيده مديريت 112
 
By Roderick Gilkey/ Ricardo caceda/ Clinton Kilts[1]
نوشته: رودريك گيلكي و ريكادو كاسدا و كلينتون كيلتس
ترجمه: دكتر كاوه سرمست

بسیاری از شرکت‌ها و دانشکده‌های کسب‌وکار با وجود افزایش دم‌به‌دم شواهد مبنی بر این‌که زیان تفکیک‌ مقولات استراتژی و اجرا بیش‌تر از منافعش است، هم‌چنان آن‌ها را دو جانور متفاوت مي‌انگارند. بخش بزرگی از این مسئله شايد از این نکته منشا مي‌گیرد که بسیاری از افراد تصور مي‌کنند استدلال استراتژیک یک وظيفه سطح‌بالاي مغزي مديران است، در حالی که اندیشه‌های تاکتیکی یک فعالیت سطح‌پایین و جداگانه است. اما این دو شيوه تفکر از جهتي مهم به‌هم پيوند خورده‌اند: به‌ویژه در مغز مستعدترین اندیشمندان استراتژیک، هر دو بهره چشمگيري از استدلال اجتماعی‌عاطفي مي‌برند.  در عمل، تفکر استراتژیک حداقل به‌همان اندازه كه به هوش‌بهر (آي.كيو) نیاز دارد، نيازمند هوش عاطفي هم هست.

در مطالعه‌اي که به‌تازگي به‌اتفاق دایانا رابرتسون و اندرو بیت از دانشکده وارتون انجام دادیم، از مديران شركت‌كننده در در یک دوره ام.بی.اِی خواستیم به یک معضل فرضی استراتژیک و تاکتیکی پاسخ دهند و سپس از طریق تصویربرداری ام.آر.آی میزان فعالیت مغزی آنان را اندازه‌گیری کردیم. به‌جای این‌که به‌دنبال آن باشیم که کدام بخش‌های مغز فعال مي‌شوند، بیش‌تر به بررسي تعاملات بخش‌هاي مختلف مغز  پرداختيم.



[1]رودریک گیلکی استاد دانشكده پزشکی دانشگاه اموری و دانشکده کسب‌وکار گویزتا است.ریکاردو کاسه‌دا، استادیار دانشگاه میامی است.کلینتون کیلتز، استاد علوم پزشکی دانشگاه آرکانزاس است.

انصراف از نظر