گروه محصولات

عنوان مقاله: ایده کلان: بحران در برنامه‌ریزی بازنشستگی

گزيده مديريت 159
By Robert Merton
نوشته: رابرت مرتون
ترجمه: سینا قدس

زمانی که شرکت‌های فعال در صنایع اصلی به دلیل ناتوانی در عمل به تعهدات مالی خود در قبال حقوق‌ بازنشستگی ورشکست شدند، در طلیعه سقوط داتکام توجه دنیای کسب‌وکار آمریکا به بحران در حال وقوع بازنشستگی در این کشور جلب شد‌. نتیجه، تسریع طرحی بود که در آن ایالات‌متحده برنامه‌های بازنشستگی حمایتی که توسط کارفرما صورت می‌گرفت را به سمت برنامه‌های پرداختی تعریف‌شده (‌به‌طور مشخص برنامه فراگیر 401ک) سوق داده و ریسک ‌سرمایه‌گذاری را از شرکت به کارمند منتقل می‌کرد.

رابرت مرتون، برنده جایزه نوبل، معتقد است با این تغییر، انتقالی خطرناک در کانون ‌سرمایه‌گذاری شکل گرفته است. برنامه‌های سنتی پرداخت حقوق بازنشستگی، جهت فراهم‌کردن یک درآمد تضمین‌شده برای اعضای صندوق بازنشستگی ایجاد و اداره می‌شدند. از آن‌جا که این برنامه‌ها خواسته‌های کارکنان را تامین می‌کردند، اعضا سود و منفعت خود را در آن می‌دیدند. اگر از یک عضو میزان حقوق وی را بپرسید برای مثال، با عددی برابر با «دو سوم از آخرین حقوق» خود به شما پاسخ خواهد داد. اما بیش‌تر برنامه‌های دولتی سهم تعریف‌شده، به حساب ‌سرمایه‌گذاری و با هدف جمع‌آوری بیش‌ترین مقدار ممکن از پس‌اندازها طراحی و مدیریت می‌شوند. ارتباط با پس‌اندازکنندگان، به‌صورت کامل، در چارچوب دارایی‌ها و بازگشت سرمایه قرار می‌گیرد. اگر از یک پس‌اندازکننده درباره ارزش 401ک وی بپرسید، پاسخ او یک عدد، همراه با ابراز افسوس از ارزش از دست رفته آن در بحران مالی خواهد بود.

مشکل این‌جاست که اگر هدف شما تضمین درآمدی خاص در آینده است، بی‌ثباتی دارایی و ارزش ‌سرمایه‌گذاری معیارهای درستی نیستند. مرتون، در این مقاله، یک استراتژی ‌سرمایه‌گذاری مسئولیت‌گرا که هدفش افزایش احتمال دستیابی به درآمد مطلوب بازنشستگی، در برابر بیشینه‌سازی ارزش سرمایه‌ای پس‌اندازهاست، را تشریح می‌کند.

انصراف از نظر