گروه محصولات

عنوان مقاله: با مثنوي در مديريت: برداشتی از داستان شیر و خرگوش

گزيده مديريت 98

نوشته: دكتر محمدابراهيم محجوب

در گنجينه ادب و فرهنگ ايران پندهاي مديريتي فراواني مي‏توان يافت ولي بيش‌تر آن‏ها در برابر يورش كتاب‏ها و پندنامه‏هاي غربي از ياد رفته و رنگ باخته‏اند. براي نمونه در گلستان سعدي، سياست‏نامه خواجه نظام‏الملك، شاهنامه فردوسي، مرزبان‏نامه عنصرالمعالي، نصيحه‏الملوك امام محمد غزالي، و بسياري كتاب‏هاي ديگر نكاتي بس ژرف و پرمعنا درباره مديريت زندگي فردي و اجتماعي به ميان آمده كه عموما مورد بهره‏برداري وزيران و مديران دولتي بوده است. در ميان كتاب‏هاي باستاني و پرآوازه، كتابي كه قرن‏ها مورد استفاده شاهزادگان و بزرگان سرزمين كهن‏سال هند و ايران بوده كتاب كليله و دمنه (پانچا تانترا) است كه اينك به‏صورت نماد فرهنگ باستاني هند درآمده و به بيش از پنجاه زبان ترجمه و فيلم‏هاي زيادي از روي آن ساخته شده است.

 ورود كليله و دمنه به ايران توسط برزويه، پزشك دربار انوشيروان ساساني خود داستاني است دل‏نشين كه فردوسي در شاهنامه از زبان شادان برزين سروده و جلال‏الدين مولوي نيز در دفتر دوم مثنوي بي‌آن‏كه نامي از فردوسي يا انوشيروان و برزويه ببرد از آن ياد مي‏كند. اين داستان را مي‏گذاريم براي فرصتي ديگر ولي در اين‏جا مي‏خواهيم يكي از داستان‏هاي كليله و دمنه را كه از زبان مولوي در دفتر نخست مثنوي آمده بازگويي و بررسي كنيم؛ و آن داستان شير و خرگوش است. ناگفته نماند با وجود اين‌كه داستان‌هاي مولوي به مفاهيمي بنيادين مي‌پردازد كه هميشه براي بشر يكسان باقي خواهد ماند، اما جلوه‌ها و جنبه‌هاي آن متناسب با شرايط زماني و اجتماعي متفاوت است و هركس به فراخور بينش، درك و عقل خود و متناسب با زمان و شرايط اجتماعي‌اش، برداشت و مصداق آن را يافته و توشه‌اي از آن مي‌برد. هدف مهم مولوي در بازگويي اين داستان پرداختن به جبر و اختيار و توكل و خودشكني و دست برداشتن از خودپرستي است ولي نقد رفتار شير به‏عنوان نمونه و نماد بسياري از مديران امروزي است.
 در اين داستان، همه‏چيز از يك جلسه آغاز مي‏شود. در این جلسه قرار است پيماني مهم ميان شير، پادشاه جنگل و جانوران شكاری بسته شود تا همگان به آرامش برسند ولي حرص و آز (كه بيماري مهم حاكم بر بازار امروز ماست) مهري بر چشم و گوش شير مي‏نشاند كه موجب مي‏شود اشتباهات مهم و سرنوشت‏ساز از او سر بزند و نتواند ريسك‏هاي تصميم خود را ارزيابي و مديريت كند. در نتيجه آينده جور ديگري رقم مي‏خورد. گذشته از وجوه معنوی داستان، پندهای مدیریتی مهمی نیز در لابه‏لاي آن تنيده شده كه به مهم‏ترين آن‏ها خواهيم پرداخت.
انصراف از نظر