شایعه عوضشدن مدیرعامل که از ماهها پیش در شركت مطرح شده بود به واقعیت پیوسته بود. به رسم سالهای پیشین و تجارب قبلی، همه کارکنان میدانستند دامنه تغییرات به واحد آنها نیز کشیده خواهد شد. طبق روال معمول پیشبینیها محقق شد و آقاي مهندس پویا بهعنوان معاون مدیرعامل در طرح و برنامه منصوب شد. مهندس پویا یک مدیر میانسال با زمینه تحصیلی مهندسی فناوری اطلاعات و تجربه مدیریت در سازمانهای دولتی و نیمهدولتی بود.
بعد از برگزاری مراسم معارفه و آشنایی با مدیران زیرمجموعه، آقای مهندس پویا در معاونت مستقر شد. آقای پویا در مراسم معارفه راجع به برنامههایش چیزی نگفت و تدوین برنامهها را به ارزیابی و شناخت سازمان موکول کرد و فقط اعلام کرد در کار خود با رویکرد استراتژیک و نتیجهگرا پیش خواهد رفت.
آقای مهندس پویا با بهرهگیری از تجربیات قبلیش تصمیم گرفت به منظور تبیین اهداف و پیشبرد برنامهها جلسات منظمی با حضور مدیران برگزار شود. نیت آقای پویا از برگزاری این جلسات ارزیابی وضع عمومی سازمان، شناخت مجموعه و فراهم شدن مبنای منطقی برای تدوین برنامهها بود. ارزیابیهای اولیه نشان میداد که هرچند سازمان از یک بدنه کارشناسی تحصیلکرده و مجرب در حوزههای تخصصی برخوردار است، ولی نظام انجام کارها در این سازمان بهگونهای سنتی پیش میرفت و جریان پیگیری و پیشبرد امور مبتنی بر بهرهگیری از نظام مکاتبات اداری (اتوماسیون) بود. رویکرد انجام امور معمولا انفعالی بود و فاقد جهتگیری مدون و منسجمی بود و سازمان بيشتر در حالت واکنشی عمل میکرد. سطح عمومی پویایی و خلاقیت در سازمان بهنسبت پایین بود. همه این موارد حاکی از این بود که سازمان فاقد چشماندازي روشن از آینده کاری است.
نکته مهمی که در جلسات بيشتر نمایان بود این بود که هنگامی که معاون درخصوص وضعیت پیشرفت یک طرح سوال میکرد عمده پاسخها این بود: «جلسهای در این خصوص بهتازگی برگزار شده است»، «قرار است جلسهای برگزار شود»، «گزارش کار آماده است که در اولین فرصت برای شما ارسال خواهد شد».