گروه محصولات

عنوان مقاله: اندیشه های نو: با ترکیب طراحی و استراتژی، نوآوری را شتاب بخشید

گزيده مديريت 76

By Ravi Chhatpar

نوشته: راوی چهاتپار

ترجمه: سید بهشاد یاسینی

اگر قرار باشد طراحان كارشان را به موثرترین شكل انجام دهند، باید حضور آن‌ها را در آغازین‌ترین مرحله فرایند نوآوری تضمین كرد. بسیاری از شركت‌ها هنوز مرتكب این اشتباه می‌شوند كه فعالیت‌های طراحی و استراتژی‌ كسب‌وكار را جدا از هم نگه می‌دارند. نوعاً، بازاریاب‌ها محصولی جدید را بر مبنای استراتژی شركت مجسم می‌سازند؛ تیم پروژه داده‌هایی را از قسمت‌های مختلف سازمان دریافت می‌كند و یك طرح كسب‌وكاری ایجاد می‌كند و مدیران ارشد از میان طرح‌های ممكن انتخاب نهایی را انجام می‌دهند. تنها پس از آن است كه ایده به طراحان اعلام می‌شود.

 این روش ترتیبی تضمین می‌كند محصول با استراتژی سازمان منطبق است، این امكان را برای تیم به‌وجود می‌آورد كه به توافق جمعی برسد و برای مدیران ارشد مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها فراهم می‌آورد. اما زمان زیادی به طول می‌انجامد، از این رو حتی اگر مفهوم اصلی كالا به داده‌های دنیای واقعی مصرف‌كنندگان نزدیك باشد، شركت به‌ناچار قادر به انطباق خود با تغییرات سریع و غیرقابل‌پیش‌بینی در بازارها و اولویت‌بندی‌های مصرف‌كنندگان نیست.
 راه‌حل این است كه حضور طراحان را به مراحل آغازین فرایند منتقل كنیم، زیرا طراحان (اگر به‌درستی كارشان را انجام دهند) همان‌طور كه طرح كار در حال پرورش‌یافتن است، تولید نمونه‌های اولیه را آغاز می‌كنند و واكنش‌های مصرف‌كنندگان و گرایش‌های آن‌ها را با تیم پروژه در میان می‌گذارند. این كار شركت را قادر می‌سازد مدت‌ها قبل از آن‌كه طرح محصول كاملاً شكل یابد، بتواند به‌سرعت خود را با تغییر فرصت‌های بازار منطبق سازد.
 طراحان باید از مرحله ایجاد مفهوم تا زمان توسعه آن، با تصمیم‌گیران سازمان به‌صورت موازی همكاری كنند، بر اساس تعدادی از متغیرهای مربوط به محصول، نمونه‌هایی بسازند و سپس با مصرف‌كنندگان و در صورت امكان با شركای تجاری، آن‌ها را مورد آزمایش قرار دهند. بررسی راه‌های مختلف استفاده مشتریان از یك محصول این امكان را برای طراحان ایجاد می‌كند كه ویژگی‌های جدید و مطلوب كالا را تشخیص داده، آن‌ها را توسعه دهند و در برخی موارد در ارتباط با مصرف‌كنندگان كاركرد‌های جدیدی به‌وجود آورند.
 هم‌زمان طراحان باید پیامدهای كسب‌وكاری را هم در نظر گیرند. سوالاتی مانند «افزودن این مشخصه جدید چه‌قدر هزینه برای سازمان به‌همراه دارد» و «چگونه باید به تغییرات نیازهای مصرف‌كنندگان واكنش نشان دهیم» را از خود بپرسند. تیم باید مدام از اطلاعات جدید برگرفته از تحقیقات مربوط به مصرف‌كنندگان و تجزیه‌وتحلیل نمونه‌های اولیه تغذیه شود. محدودیت‌هایی كه ایجاد می‌شود، مانند قیمت یا تصمیمات درباره عرضه محصول استاندارد به‌جای كالایی با مشخصه‌های برتر، ممكن است برای نمونه بعدی مورد توجه واقع شوند و این موارد می‌توانند از طریق آزمایش‌های اساسی‌تر مورد ارزیابی قرار گیرند. این حلقه هم تكرار می‌شود
انصراف از نظر