By Jeffrey Sonnefeld/ Andrew Ward
نوشته: جفری سوننفلد و اندرو وارد
ترجمه: دکتر حسین سلیمانی
از میان آزمونهایی كه یك رهبر با آنها مواجه میشود، كمتر آزمونی دشوارتر (و دردناكتر) از بازیابی از یك فاجعه حرفهای است. در عمل، اكثر رهبران سقوطكرده نجات نمییابند. اما مولفان مقاله پس از دو دهه تجربه مشاوره، تحقیقات علمی و نیز تجربیات شخصی به این نتیجه رسیدهاند كه رهبران اگر اراده داشته باشند، میتوانند بر تراژدی پیروز شوند.
رهبران بزرگ كسبوكار وجوه اشتراك زیادی با قهرمانان بزرگ افسانهای دارند و میتوانند با فكركردن مانند قهرمانها، از بدبختیهای بزرگ سربلند بیرون آیند. نخست باید تصمیم بگیرند كه باید مقابله كنند یا خیر. در هر حال، باید افراد دیگر را در نبرد خود به یاری بطلبند. باید اقداماتی به عمل آورند كه موقعیت قهرمانی خود را بازیابند و به دیگران و حتی به خودشان ثابت كنند كه جربزه لازم برای بازیابی رسالت قهرمانی خود را دارند.
برنی ماركوس نمونهای از این فرایند را به نمایش میگذارد. وقتی سَندی سیگولف، ماركوس را از هَندیدان اخراج كرد، خیلی ناراحت شد، ولی تصمیم گرفت به جای پیگرد قضایی، بازار را تبدیل به صحنه كارزار خود كند. بر اساس آشناییهای دور و نزدیكی كه بههم زده بود، ماركوس توانست سرمایه لازم را برای شروع یك كار جدید كسب كند. او با تاسیس هومدپو كه روح تجاری آن نشاندهنده موقعیت قهرمانی اوست، جربزه خود را بهاثبات رساند و رسالت قهرمانی خود را باز یافت.
طوری كه جِیمی دیمون از بانكوان، مایكی دركسلر از جِی.كرو و حتی جیمی كارتر، مارتا استوارت و مایكل میلكن نشان دادهاند، بازگشتهای درخشان در تمام صنایع و طرق زندگی امكانپذیر است. علت گرفتاری شما هر چه باشد، بد نیست تلاشتان را بكنید، وگرنه شاید تا مدتها بیكار باشید. اگر حقایق در مورد فلاكت شما بهقدری مضر است كه امكان اعلام آنها وجود ندارد، در آن صورت پشیمانی واقعی از خود نشان دهید. مردم وقتی توبه و ندامت راستین را در كسی ببینند، بسیار بخشنده میشوند.