By Kirthi/ Monte Zweben
نوشته: کرتی کاليانام و مونت زيبن
ترجمه: شمس آفاق ياوری
بازاریابان برای افزایش احتمال پذیرش پیام برنامههای ترویجی, سوالاتی را مطرح میکنند: چه کسی باید پیامها را دریافت کند؟ محتوای پیامها چه باید باشد؟ چگونه باید پیامها را منتقل کنیم؟ سوالی که بهندرت مطرح میشود این است که «چه زمانی» باید پیامها را منتقل کنیم؟
این اصلاً خوب نیست, چون در بازاریابی بحث «زمانبندی» مهمترین متغیر است. در عمل, در رابطه مشتری با کسبوکار لحظاتی وجود دارند که مشتری مایل است با کسبوکار تماس بگیرد, زیرا چیزی عوض شده است. اگر شرکت با او از طریق یک پیام مناسب, در یک قالب مناسب و در یک زمان مناسب تماس بگیرد, امکان یک پذیرش گرم از طرف مشتری را پیدا میکند.
سوال «چه زمانی» میتواند توسط یک مدل جدید کامپیوترپایه موسوم به بازاریابی محاورهای پاسخ داده شود. در حال حاضر این نوع بازاریابی در بالاترین پله نردبان تکامل بازاریابی قرار دارد, نردبانی که اولین پایه آن, بازاریابی مبتنی بر بانک اطلاعاتی است و پایههای بعدی آن بهترتیب, بازاریابی رابطهای و بازاریابی تکبهتک هستند. مزیت اصلی این روش نسبت به روشهای قدیمیتر, تعاملیبودن کامل, بهرهگیری از مجاری ارتباطی متعدد و «هوشمندی نسبت به ارتباط» است. مفهوم اخیر بدان معناست که بیوقفه هر گونه جزئیات تعامل مشتری با کسبوکار را زیر نظر میگیرد. در نتیجه, بازاریابی محاورهای به همه گذارها در این رابطه و در زمانی که مشتری نیازمند توجه است, پاسخ میدهد.
تبدیل یك راهبرد سنتی بازاریابی به برنامه بازاریابی محاورهای, مسئلهای معقول است. شروع کار با شناسایی ارتباطات گروهی است که با مشتری انجام میشود و سپس, پرسیدن این سوال که چه رویدادی میتواند این ارتباطات را «بههنگامتر» سازد. به هر پیام، سوال یا درخواست پاسخی ضمیمه کرده و برای هر جواب احتمالی هم پاسخی مخصوص در نظر گیرید. در نهایت، یک سلسله فراخوان برای اقدام برای مواقع بدونپاسخ ماندن سوال از مشتری در نظر گیرید.
با گسترش بازاریابی محاورهای, میتوان انتظار داشت این رویکرد جای پای محكمتری در اقدامات بازاریابی شركتها بیابد.