By David Kenny and John F. Marshall
ترجمه: فاطمه اعتضادی
حقيقت درناك آن است كه اينترنت براي اكثر شركتها به يك وسيله ياسآور تبديل شده است و عمده دليل آن اين است كه مدل تجارت از طريق اينترنت، يعني جايگاه وب مقصد، با نيازهاي آن شركتها يا مشتريانشان مطابقت ندارد. بيشتر توليدكنندههاي كالاهاي مصرفي، ارزش كافي يا اطلاعات پويايي براي ترغيب مشتريان خود به مراجعات مكرر و برملا نمودن اطلاعات تفصيلي، به نحوي كه بتواند اين جايگاهها را سودآور نمايد، ارايه نمينمايند.
در اين مقاله، ديويد كني و جان مارشال پيشنهاد ميكنند كه شركتها از اين عقيده كه يك جايگاه وب با يك راهبرد اينترنتي برابري مينمايد، دست بردارند و به جاي تلاش براي ايجاد مقصدهايي ايستگاههايي جهت مراجعه مردم، بهتر است از توان و در دسترسبودن اينترنت جهت ارايه پيامها و اطلاعات مورد نياز مشتريانشان استفاده نمايند. شركتها بايد به آن چيزي تبديل شوند كه نويسندگان آن را بازارياب محيطي مينامند.
بنا به گفته نويسندگان، توزيع اطلاعات مرتبط با مصرفكنندگان به شكلي كاملاً زمانبندي شده، با گسترش امكان دسترسي از كامپيوترهاي شخصي به مراكز خريد، فروشگاههاي عمدهفروشي، فرودگاهها، ايستگاههاي اتوبوس و حتي خودروها، شكلي عملي و معقول به خود خواهد گرفت. نويسندگان توضيح ميدهند كه چگونه اينترنت فارغ از مكان، از بين رفتن جايگاه وب مقصد را تسريع كرده و فرصتهاي بيشماري را جهت دستيابي به مشتريان از طريق واسطههاي متحرك بازاريابي، نظير كارتهاي هوشمند، كيفهاي الكترونيكي و پويشگرهاي خطنماد ايجاد مينمايند.
شركتهايي كه بر پيچيدگيهاي اينترنت فارغ از مكان تسلط مييابند، مزاياي بيشماري كسب ميكنند. از جمله: صميميت بيشتر با مشتريان و هدفگيري بخشهاي خاص بازار به نحو موثر. نويسندگان اينطور نتيجهگيري ميكنند كه شركتهايي كه اين مهارت را كسب نميكنند، به عنوان مزاحم از صحنه حذف خواهند شد. آنان طرقي را پيشنهاد ميكنند كه طي آن به عنوان ميهماني عزيز در زندگي مشتريان وارد شوند و نه به عنوان مزاحمين ناخوانده.