By Rita Gunther Mcgrath/ Ian C. Macmillan
نوشته: ریتا گانتر مک گرث و ایان مک میلان
ترجمه: عاطفه پاشازاده
اگر فرصت یك آرزو به رهبران شركتها داده شود مسلماً درخواست آنها راهی مطمئن برای ایجاد كسبوكارهای جدید و در حال رشد است. گرایش مبهوتكننده دستاندركاران كسبوكار، نویسندگان را بر آن داشت برای شناسایی موفقترین راهبردها تحقیقی در زمینه رشد سازمانی انجام دهند.
آنها به نتیجه حیرتآوری رسیدند: بعد از بازسازی واحد كسبوكار (آنچه بابتش از مشتری پول دریافت میكنند) یا سنجههای اصلی (روش سنجش موفقیت) حتی در صنایع بالغ منابع جدیدی از رشد حاصل میشود. در این مقاله، نویسندگان به تشریح اقداماتی میپردازند كه شركتها میتوانند برای بازآرایی محركهای سودآوری و تحقق رشد كمخطر بهكار ببرند. آنها مثالهای واقعی زیادی مطرح میكنند.
واحد كسبوكار خود را تغییر دهید. مادنكامیونیكیشنز كه زمانی یك چاپخانه عادی بود نهتنها مواد تبلیغاتی را برای مشتریان خود چاپ میكند، بلكه توزیع و نصب تبلیغات را هم بهعهده میگیرد. در صنعتی كه خیلیها آن را مانع میپنداشتند، درآمد آن از ده میلیون دلار در سال 1990 به 133 میلیون دلار در سال 2004 افزایش یافته است.
سنجههای اصلی بهویژه بهرهوری را بهبود بخشید. شركت لامونزگاسكت با هشتاد میلیون دلار درآمد، جایگاه وب تجارت الكترونیك راهاندازی كرد كه توانایی مشتریان در یافتن، سفارش و پرداخت برای كالا را بهشدت بهبود بخشید. سهم بازار شركت نیز همزمان با بالا رفتن نرخ حفظ كاركنان افزایش یافت.
نویسندگان مقاله همچنین به راههایی برای شناسایی واحد كسبوكار و سنجههای مربوطه توصیه كرده و موانع تغییر آنها را شناسایی میكنند: بخشهای اصلی مشتریان را بررسی كنید؛ نیاز به قابلیتهای جدید و امكان مقاومت داخلی در برابر تغییر را ارزیابی كنید و تغییراتی را كه در واحد كسبوكار یا سنجههای اصلی خود ایجاد میكنید به نهادهای داخلی و خارجی اطلاع دهید.