نوشته: دکتر فریبا لطیفی
در مقایسه با کشورهای توسعهیافتهتر، زودتر میمیریم، بیشتر درد میکشیم، عمر مفیدمان کوتاهتر است، امید به زندگی کمتري داريم، غیبت از کارمان بهدلیل بیماری بالاتر و بهرهوری کاریمان پایینتر است. همه این نابهسامانیها را به پای توسعهنیافتگی میگذاریم در حالی که مشکل، ریشه در نابهسامانی مدیریت نظام سلامت دارد.
بسیار شنیدهایم که کارکنان شایسته ارزشمندترین سرمایه یک سازمان هستند، اما اين گفته در صنعت سلامت معناي ويژهتري مييابد. وقتی پای در صنعت سلامت میگذاریم (آنجا که زندگی و سلامت انسانها به قابليت انسانها وابسته است) نیاز به کارکنان شایسته امری است حیاتی. در صنعتی که آنچه به فروش میرسد با جان آدمی سروکار دارد و کالایی که خریدار در طلب آن به بازار میآید سلامتی انسان است و عرضهکننده «سلامت» نیز انسان است، مدیریت سرمایههای انسانی از اهمیتی چندبرابر برخوردار میشود.
این نوشتار بر آن است تا به لزوم بازآفرینی مفهوم مدیریت سرمایههای انسانی بپردازد. ولی چرا باید به آفرینش دوباره مفهوم مدیریت سرمایههای انسانی پرداخت؟ و چرا لازم است چگونگی اداره کارکنان آن را از نو تعریف کرد؟ در پاسخ باید گفت: به عصر خلاقیت خوش آمدید!