ترجمه: عاطفه پاشازاده
ما بیست ایده جوشیده در سال 2006 را در اینجا جمع كردهایم. هوارد گاردنر میگوید توانایی اطلاعاتسازی ارزشمندترین مشخصه یك رهبر خواهد بود. دان ویلیامز تشریح میكند كه شبكههای حوزه بدنی چگونه هزینه مراقبتهای بهداشتی را كاهش داده و سلامتی را افزایش میدهند. ویلیام مكدونو، چین را بهعنوان بستری برای نوآوری زیستمحیطی معرفی میكند. نیتین نوریا و توماس استوارت میگویند، خط مقدم بعدی كسبوكار، غلبه بر نامعینی است.
جف كیرز به چالشهای مقابله شبكهها با شبكهها میپردازد. كلر كرگ گزارش میدهد، چگونه دانشمندان از محیط آزمایشگاه فراتر میروند و از دنیای واقعی بهعنوان ظرف كشت استفاده میكنند. تد هالستد توصیه میكند، هر نوزاد آمریكایی ششهزار دلار بهعنوان پیشپرداخت برای زندگی سالم دریافت كند. جرج ونكرو هشدار میدهد، مشتریان سهم خود را از ایدهپردازیها میخواهند.
گد دیویس، سازمانی شبیه اوپك را به تصویر میكشد كه بهجای تولیدكنندگان، منافع مصرفكنندگان را دنبال میكند. نانسی دیكسون، الگویی برای توسعه رهبری همتابههمتا توصیه میكند. هریس آلن و سین سولیوان میگویند، سرمایهگذاری در سلامت كاركنان نتیجهبخش است. دیوید واینبرگر میگوید، فروشگاهها باید از روش طراحی وب تقلید كنند.
گرد گایگرنزر نشان میدهد، چگونه قوانین سرانگشتی رهبران بر كاركنان تاثیر میگذارد. زاچاری كارابل، شكاف در حال رشد بین عملكرد اقتصادی شركتها و كشورها را توضیح میدهد. پل همپ میگوید، چرا نمادها مشتریان خوبی هستند. فیلیپ پاركر توضیح میدهد، چرا تولید نامهای شخصی برای مشتریان خردهفروش یك راهبرد زیركانه است.
جودیت ساموئلسون و كلر پرسیه توضیح میدهند، شركتها چگونه با تفكر كوتاهمدت مبارزه میكنند. جورج استاك تشریح میكند، چرا شركتهای زیادی از منبعیابی در چین منفعت نمیبرند. مایكل گازانیگان، توقعهای مربوط به كاربرد علم عصبشناسی در كسبوكار را زیر سوال میبرد. ای.ال كرتسن میگوید، كاركنان نباید توقع داشته باشند شغلشان مفهومساز باشد.