ترجمه: دکتر مهسان زارع
از ایده «یک مرغ در هر قابلمه» گرفته تا «یک کامپیوتر در هر خانه»، این تصویرهای ملموس از مدتها پیش بهمنظور انتقال حسی از هدف و برانگیختن عمل مورد استفاده قرار گرفتهاند. اما هنگام تبیین چشمانداز، رهبران بهشدت به سمت زبان احساسیتر و انتزاعی گرایش دارند. یافتههای پژوهشها نشان میدهند رهبران سه تا پانزده برابر بیشتر از سخنسرایی مفهومی نسبت به سخنسرایی مبتنی بر تصور استفاده میکنند و اظهارات پرطمطراقی در مورد «تغییر جهان» یا «خدمت به جامعه» صادر میکنند: عبارتهایی که افراد را تنها به توجه به آینده دعوت میکند، نه تجسم عملی آن. تحقیقی جدید، روشی را برای حل این مشکل که «سوگیری چشمانداز مبهم» نامیده میشود، مورد بررسی قرار میدهد و از «سفر ذهنی در زمان» برای کمک به رهبران در تجسم چگونگی درک رویدادها با حواس پنجگانه بهجای تمرکز صرف بر مفهوم این رویدادها استفاده میکند.