بهعنوان رهبر، ما دسترسي كاملي به ايدههايي داريم كه بالقوه نيرومند بوده و قادر به تغيير قاعده بازي هستند. دنبالهروي از يك روش جديد، يك تجربه جديد يا يك پژوهش جديد كه بهنظر مسكن يا راهحلي براي يك مسئله هستند، هم آسان و هم اغواكننده است. آنچه دشوارتر، اما بسيار ارزشمندتر است، اين است كه عاشق مسئله شويد. به اين ترتيب، شما مشتاق اين نخواهيد بود كه اولين راهحل ممكن را پذيرفته و همان را ادامه دهيد. زمان بيشتري را صرف غوطهخوردن در چالش كرده، آن را از زواياي گوناگون مطالعه ميكنيد و درك عميقتري از آن خواهيد داشت. به جاي شتاب در تنگكردن محدوده تصميمگيري و گزينههاي مورد نظر، پذيراي راهحلها و گزينههاي بيشتر و بهتری خواهيد بود. اين همان فرايندي است كه شبكه جونيپر، هنگام نوانديشي درباره ارزشها و فرهنگش بهعنوان معيارهاي متمايزكننده سازمان، از آن بسيار آموخت.
در واقع، كسب اعتبار بهعنوان يك سازمان نوآور در زمينه منابع انساني، نيازمند حركت در يك مسير درست است. ايدههاي بزرگ و جديد اغلب از گفتوگوها و مقالههاي رايج سربر ميآورند، اگر شما تعداد زيادي از آنها را بهكار گيريد يا آنها را بهصورت مصنوعي بهاجرا درآوريد، اعتباري كه كسب خواهيد كرد يك موجسواري زودگذر خواهد بود. بايد به كاوش در لايههاي زيرين ديدگاهها و پژوهشهاي علمي بپردازيد تا بتوانيد از تاثيرات عميق آن بهره بگيريد. رويكرد جونيپر (ديدن تصوير بزرگ، شكار ديدگاهها، كاربرد انديشمندانه ديدگاهها و حصول اطمينان از اثرگذاري آنها) اين شركت را قادر ساخته تا از برنامههاي يكدفعهاي و تجربيات نامرتبط بههم، به سوي سيستمي حركت كند كه همواره در مسيرهاي هیجانآور و در ارتباط دائم با كسبوكار، در حال تكامل است.