By Richard D,Aveni
نوشته: ریچارد دآونی
ترجمه: سعیده رجائی هرندی
استفاده از چاپ سهبعدی که بهعنوان «ساخت افزودنی» شناخته میشود، از نمونهسازی، ابزارسازی سریع، بدلیجات و اسباببازیها فراتر رفته است. شرکتهایی همچون جی.ای، لاکهیدمارتین و بی.ام.و به آن برای تولید صنعتی انبوه روی آوردهاند. همچنان که طیف مواد قابلچاپ گسترش مییابد، شرکتهای بیشتری از این رویکرد پیروی خواهند کرد. مواد قابلچاپ موجود، پلاستیکهای پایه، رزینهای حساس به نور، سرامیکها، سیمان، شیشه، فلزات بزرگ، کامپوزیتهای قابلارتجاع (برخی تزریقشده با نانولولههای کربنی و فیبرها) و حتا سلولهای بنیادی هستند. در این مقاله، نویسنده وضعیتی را بیان میکند که ساخت افزودنی با توجه به مزایایی چون انعطافپذیری بیشتر، مراحل مونتاژ کمتر و صرفهجویی در هزینه و امکانات پیشرفته طراحی محصول بهسرعت رواج خواهد یافت.
دآونی مینویسد، در حال حاضر مدیران باید با پرسشهای استراتژیک در سه سطح درگیر باشند: فروشندگان محصولات ملموس باید بپرسند محصولاتی که ارائه میکنند چگونه میتوانند توسط خودشان یا رقبا بهبود یابند. سازمانهای صنعتی باید بهمنظور تعیین حالت بهینه هم شبکه داراییهای زنجیره تامین و هم ترکیب فرایندهای جدید و قدیم، عملیات خود را بازبینی کنند و رهبران باید همانطور که اکوسیستمهای تجاری کامل پیرامون واقعیتهای جدید چاپ سهبعدی شکل میگیرند، تاثیرات استراتژیک آن را در نظر گیرند.
بسیاری از بازیگران بزرگ کسبوکار ساخت افزودنی در رقابتند تا بسترهایی را توسعه دهند که دیگر شرکتها بر مبنای آنها بسازند و به آنها متصل شوند. مالکان بستر قدرتمند خواهند بود، زیرا احتمال میرود تولید در گذر زمان به کاری بیشناسه تبدیل شود. آنهایی که وصلشدنها در اکوسیستم دیجیتال را تسهیل میکنند، در متن حجم عظیمی از تراکنشهای صنعتی قرار گرفته و اطلاعات ارزشمندی را گردآوری و خواهند فروخت.