By John M. Mezias/ William H. Starbuck
نوشته: جان مزياس و ويليام استارك
ترجمه: علي رئوفی
اكثر تصمیمگیریهای شركتها بر این فرض استوار است كه مدیران نسبت به آنچه میگویند، آگاه هستند. اما نتایج تحقیقات سهدهه، از جمله بررسیهای اخیر ما، آنچه را كه مدتها مورد تردید بسیاری بود، تقویت كرد: مدیران عموماً تصویر نادرستی از كسبوكار و محیط خود دارند.
از آنجایی كه مدیران در معرض جریان مداوم اطلاعات درباره سازمانشان و بازارهایی كه در آنها فعالیت میكنند، قرار دارند، لذا گرایش به تمركز بر وقایع جاری وظایف و واحدهای كسبوكاریشان دارند كه در شرایط خاص و بهشدت رقابتی فعالیت میكنند. آنها كه در میان درختان گرفتار آمدهاند، از وضعیت كلی جنگل بیخبر ماندهاند. تجزیهوتحلیلشان مبتنی بر اسناد رسمی شركت (كه عموماً درك درستی از آنها ندارند) تجربیات شخصی، شایعاتی كه كنار آبسردكن میشوند، گفتوگوهای جلسات كمیتهها، مقالههای گاهنامهها، سخنرانیهای مدیرعامل و نیز سایر منابع كموبیش معتبر است.