By Robert Kaplan/ David Norton
نوشته: رابرت کاپلان و دیوید نورتن
ترجمه: لیلا غفاری
واکنش غریزی بسیاری از مدیران در دوران رکود اقتصادی، حذف مخارج غیرضروری است. اما چنین واکنش فلهای و کلی، خطای بزرگی است، زیرا میان برنامههای عملیاتی کوتاهمدت و برنامههای راهبردی بلندمدت فرق نمیگذارد. هر چند رکود اقتصادی حیات شرکتها را بهخطر میاندازد، اما مدیران باید روی ریشهکنکردن مخارج عملیاتی قابلحذف و عدمکارایی تمرکز كنند و از تعدیل یا قربانیكردن ابتکارات راهبردی بپرهیزند که ظرفیتهایی برای مزیت رقابتی درازمدت ایجاد میکنند.
برای کمک به شرکتها در حفظ و تقویت برنامههای راهبردی، گروه جدیدی از هزینهها موسوم به «مخارج راهبردی» را معرفی کردیم تا مکمل گروههای هزینه عملیاتی و سرمایهای سنتی باشند. ما دریافتیم هرچند مخارج راهبردی از سایر گروهها جدا هستند و باید محفوظ بمانند، اما مدیران آنها را بهصورت هزینههای حذفشدنی میبینند. در مواجهه با مشکلات اقتصادی کوتاهمدت، مدیران اغلب سرمایهگذاری را بهتاخیر انداخته یا سرمایه را از ابتکارهای راهبردی به اهداف مالی زودبازده منتقل میسازند. این امر دلیل اصلی مشکلات اکثر سازمانها در فرایندهای اجرای راهبرد است.
دو شرکتی که با ما کار میکردند بهخوبی مخارج راهبردی را تفکیک كردند. نوردیا، بانکی پیشگام در شمال اروپا، فرایندی جداگانه برای برنامهریزی و تامینمالی ابتکارهای راهبردی ایجاد كرد. بعد از مجمع سالانه که راهبرد شرکت، نقشه راهبرد و کارت امتیاز متوازن را بهروز میكند، تیم مدیریت ابتکارهای راهبردی لازم برای دستیابی به اهداف عملکردی را در کارتامتیاز مشخص میکند. سپس هر یک از اعضا حمایت مالی یک پروژه را بهعهده گرفته و بودجه مستقلی برای آنها تامین میكنند. حامیان ابتکارها با گزارش پیشرفت ماهانه به کمیتههای مدیریتی امور را پیگیری میكنند...