ترجمه: آزاده فارسی نژاد
فرض کنید قادر به حفظ شغل مدیریتی خود در این دوران رکود هستید. دستمزد شما چهقدر خواهد بود؟ با وجود لفاظیهای زیاد از آغاز بحران اقتصادی، آمریکاییها كماكان به پرداخت حقوقهای بالا به مدیران ارشد ادامه میدهند. بحرانهای گذشته تنها باعث كاهش موقت دستمزدها شده بودند.
در طول بحران اقتصادی بزرگ در دهه 1930، کنگره آمریکا برای نخستین بار شرکتهای بزرگ را مجبور کرد حقوق مدیران خود را افشا كنند و بسیاری از سهامداران شركتها، مدیریتها را به علت پرداخت حقوق و مزایای بالا پیش از سقوط بازار سهام تحت پیگرد قانونی قرار دادند. ولی با نزدیکشدن به پایان دهه 1930، دستمزد مدیران شرکتهای بزرگ به موقعیت پیشین بازگشت که بیشتر آن بهخاطر دورزدن محدودیتهای جدید دولت بر دستمزدها بود. حتی شرکت خانوادگی دوپانت سیاست پرداخت حقوق ثابت هنگفت به مدیران را از سر گرفت، زیرا صاحبان آن خواهان حصول اطمینان از اشتیاق رهبران سازمان خود بودند.
بین سالهای 1945 تا 1974، نسبت حقوق مدیران به کاركنان کاهش یافت، اما این اتفاق تنها به دلیل افزایش قدرت كاركنان عادی در نتیجه خیزش اتحادیهها بود. اتحادیهها نهتنها از حمایت دولت فدرال برخوردار بودند، بلکه از توقف مهاجرتهای انبوه (که باعث کمبود نیروی کار در مقایسه با مدیران ارشد شد) نیز سود جستند. کاهش این فشارها در دهه 1970 و مقرراتزدایی باعث دست بالاتر مدیریت شد، سازمانها در افزایش سرسامآور حقوق مدیران ارشد خود نسبت به کاركنان آزاد بودند. از سال 1978 تا 1989، حقوق مدیران در بزرگترین سازمانهای ایالاتمتحده از 35 برابر متوسط حقوق کارگران به 71 برابر رسید. این رقم در پایان دهه 1990، دهه رهبری حماسی كه رسانهها مدیران را به ابرستارهها تبدیل کردند، تا سیصد برابر افزایش یافت. با وجود اختیار خرید سهام، بالابردن حقوق برای سازمانها بسیار آسان شده بود...