گروه محصولات

عنوان مقاله: اندیشه های نو : زمانی كه بی قاعدگی سازمانی چاره ساز است

گزيده مديريت 20
By Robert Freeland
نوشته: رابرت فريلند
ترجمه: راحله چلبي
سقوط دات‌كام‌های پرمدعا و شامورتی‌بازی شركت انرون، ناقوس مرگ را برای برخی از به‌اصطلاح ایده‌های اقتصاد جدید، به‌صدا درآورد. اكنون ما می‌دانیم كه پیش‌بینی‌های خوشبینانه می‌توانند كاملاً خطا باشند، هنوز هم سودآوری مهم است و باید چهارچشمی مراقب تعارض منافع باشیم. اما در رجعت به سوی كنترل‌های سنتی، شركت‌ها ممكن است دچار افراط شوند.
 یكی از این موارد، رابطه میان واحدهای اجرایی و ستاد شركت است. در اقتصاد قدیم، بسیاری از شركت‌های بزرگ تفكیك سخت‌گیرانه‌ای بین این دو واحد داشتند: واحدهای اجرایی، فعالیت‌های روزمره را انجام می‌دادند، در حالی كه ستاد مركزی استراتژی‌ها را توسعه می‌داد، تخصیص منابع می‌كرد و به نظارت بر عملكرد می‌پرداخت. اما در اقتصاد پرشتاب اینترنت، شركت‌ها به‌طور فزاینده‌ای استراتژی را به قسمت پایین و واحدهای عملیاتی هدایت ‌كردند، تا مدیرانی كه متوجه سمت‌وسوی حركت بازار بودند، بتوانند به‌سرعت واكنش نشان دهند.هماهنگی و نظارت بر تمام این فعالیت‌های كارآفرینانه سخت بود، اما فرصت‌ها خیلی اشتهاآورتر از آنی بودند كه بشود مقاومت كرد.
 اكنون شركت‌ها شاید وسوسه شوند كه ساختارهای كنترلی قدیم را بازگردانند. اما بهتر است آنها تجربه جنرال‌موتورز و آلفرد اسلون (مدیرعامل آن از دهه 1920 تا 1950) را به‌خاطر آورند.
انصراف از نظر