تحقيق پيشين حاکی از این بود كه شركت‌هاي بسیار باتجربه مي‌توانند دچار غرور و اطمینان مفرط به مهارت‌های خود شده و با «دانش خرافي» كه مبتنی بر مفاهيم بي‌پايه و اساسی درباره رابطه علت و معلولی است، گمراه و منحرف شوند. اين شركت‌ها، اغلب داراي حوزه‌های ائتلافی متمركز و پيچيده‌ای هستند كه شيوه‌هاي استاندارد را تدوين كرده و به‌مورد اجرا مي‌گذارند. اما اگر بعضي از آن شيوه‌ها، مشوق عقايد خرافي درباره اقدامات خاصي باشند كه نتايج خوب يا بد را توجيه مي‌كنند، شركت‌ها مي‌توانند به اقدامات ناکارامد تداوم بخشيده، مانع يادگيري شده و عملكرد ائتلاف‌ را تضعيف كنند...