By John Landry
ترجمه: عاطفه پاشازاده
انقلابیون داتكام وعده دادند تجربه مشتری را بهبود بخشند و فرهنگ شغلی جدیدی مبتنی بر شفافیت و خلاقیت ایجاد كنند. آنها از نمودار سازمانی چشمپوشی كرده و محیط كاری آزادی را مد نظر قرار دادند كه در آن، همه در طراحی راهبرد، اعمال رهبری و خلق محصولات جدید نقش دارند. اما زمانی كه الگوی كسبوكاری آنها شكست خورد، الگوهای فرهنگ شركتی آنها نیز با مضمحل شد. همانطور كه این مشاور توضیح میدهد، تنشهای اداری اغلب از فضای عدمقطعیت حاصل میشوند و كارمندان بدخواه یا تقلای شركت در بازاری نقشی در این تنشها ندارند. روابط كاری گنگ، معیارهای مبهم ارتقا شغلی، دانش ذاتی و اهداف شركتی غیر قابل سنجش، به صورت نظری روشنفكرانه به نظر میرسند، ولی در عمل، باعث میشوند افراد احساس عدم امنیت كرده و سیاسیكاریهای خودمحور را در پیش گیرند. نویسنده عقیده دارد كه كارا كردن یك ساختار سست و رها در یك شركت بزرگ، مستلزم فرهنگی سختگیرانه و نتیجهگرا (نظیر مایكروسافت) است كه در آن میتوان حاصل كار كاركنان را بهسادگی ارزیابی كرد. تنها در این صورت است كه افراد از بر اهداف كلی شركت متمركز شده و از دفاع از قلمرو خود دست خواهند برداشت. داستانهای مفصل كتاب این پند را بهخوبی بیان میكنند