By Bharat N. Anand
نوشته: بهارات آناند
ترجمه: ریحانه احسنی زاده
با تغییرات سریع تکنولوژیک که چالشهای رقابتی شدیدی را موجب میشود، اغلب به شرکتها توصیه میشود سبد محصولات خود را بررسی و محصولات بدون سود را حذف کنند. استدلال این است كه هر محصول باید بر عملكرد مالی خود تکیه کند. اما ممكن است در حال حاضر این نظر غلط باشد. سبدی گستردهتر (هرچند برخی محصولات در برهههایی از زمان غیرسودآور باشند) میتواند به كسب ارزش شرکتها كمك كند.
برای درک بهتر اهمیت گستردگی محصولات، بهتر است نگاهی به چگونگی تغییرات جاری در عرصه استراتژیك بپردازیم. تکنولوژیهای جدید و ارزانقیمت محصولات و سهولت راهیابی به برخی بازارها سبب تكثیر محصولات و خدمات شده است. همزمان، هزینه تقلید و توزیع بعضی محصولات كاهش چشمگیری داشته است. در نتیجه، دو چالش استراتژیک در مقابل كسبوكارها قد علم كردهاند: دیدهشدن و خریدهشدن.
وقتی حدود سیزدههزار صندوق سرمایهگذاری در آمریکا وجود دارد یا همانطور که بری شوارتز در كتاب «پارادوكس انتخاب» مینویسد، هر سوپرمارکت میتواند حدود 175 نوع چای کیسهای و 285 نوع تنقلات ارائه كند، چگونه یك نام خاص موردتوجه قرار میگیرد؟ در صنایع اطلاعات، این مشکل کاملاً حاد است: ناشران آمریکایی بیشتر از دو برابر دهههای گذشته کتاب چاپ میکنند و حجم اطلاعاتی که در جامعه توزیع میشود از توانایی جذب آنها پیشی جسته است.
برای مثال، چگونه یک شرکت موسیقی سرمایهگذاریش را برگرداند، در حالی که مردم میتوانند با هزینه کم محصولات آنها را کپی و توزیع کنند؟ سازمانهای رسانهای بیشترین مشکل را در دریافت درآمد دارند. (برای مثال، روزنامههای كلانشهرها و رقابت با روزنامهها و وبلاگهای اینترنتی مجانی را در نظر گیرید.) کسبوکارهای دیگر نیز مشکلاتی مشابه دارند، مانند چالش مایکروسافت با لینوکس