By Kevin Coyne/ Patricia Gorman Clifford/ Renée Dye
نوشته: کِوین کوین، پاتریشیا گورمن کلیفورد و رنه دای
ترجمه: شيرين صالحی
شرکتها اغلب جستوجوی خود برای ایدههای بزرگ را یا از طریق تشویق به تفکر آزاد و خارج از چارچوب یا از طریق هدایت تحلیل کیفی بازار موجود و اطلاعات مالی و نظرات مشتریان شروع میكنند. کوین، پایهگذار یک شرکت مشاوره مدیریت در آتلانتا و کلیفورد و دای، متخصصان راهبرد در مکنزی عقیده دارند در بهترین حالت این رویكردهها ایدههای معمولی بهوجود میآورند. مشکل شیوه اول این است که افراد کمی در توفانمغزی سازماننیافته و انتزاعی خوب عمل میكنند. مشکل دومی این است که بانک دادهها معمولاً برای توصیف محصولات کنونی و نه آینده جمعآوری میشوند و مشتریان بهندرت میتوانند بدون دیدن یک محصول بگویند به آن نیاز دارند یا طالب آن هستند.
راز اینکه سازمان شما بهطور منظم ایدههای بسیار خوب و گاه بسیار عالی ارائه دهد به شکل فریبدهندهای ساده است: نخست، چارچوبهای جدیدی برای افراد بهوجود آورید تا در قالب آنها فکر کنند تا در جهان هستی گم نشوند و مبنایی برای پیشنهاد ایدهها داشته باشند و بدانند آیا در جلسه توفانمغزی پیشرفتی دارند یا خیر. دوم، در طراحی فرایندها تجدیدنظر كنید تا موانع جریان ایدهها (مانند خودداری اکثر افراد از صحبت در گروههای بیشتر از ده نفر) را از میان بردارید. این مقاله شیوه آزمودهای را جهت سوالهای واقعی ارائه میكند. برای مثال، اسكیتهای رولربلیدز، بستنیهای هاگنداس و فیلمهای مرد عنکبوتی چه چیز مشترکی دارند؟ جواب: هر کدام چیزی هستند که بزرگسالان به هنگام کودکی دوست داشتند و با هزینه هنگفتی برای بزرگسالان مجدداً تولید شدند. اگر از شرکتکنندگان جلسه توفانمغزی بخواهیم فکر کنند چگونه احساسات کودکیشان میتوانست به عنوان پیشنهادهای بزرگسالی قالبریزی مجدد شود ممکن است ایدههای شگفتآوری برای محصولات یا خدمات جدید بهوجود آیند.