By Boris Groysberg/ Andrew N. McLean/ Nitin Nohria
نوشته: بوريس گروينربرگ و آندرو مك‌لين و نيتن نوريا
ترجمه: مهندس فضل اله اميني
آیا می‌توان مدیران توانمند را از شركتی به شركت دیگر برد؟ از قرار معلوم، پاسخ بازار به این پرسش مثبت است. وقتی شركتی اعلام می‌كند مدیرعامل جدید آن دست‌پرورده سازمانی نخبه‌پرور مثل جنرال‌الكتریك است، ارزش سهام آن یك‌باره بالا می‌رود. اما در بلندمدت، عمل‌كرد این افراد چه وضعی پیدا می‌كند؟
نویسندگان این جستار، با كندوكاو در مشاغل بیست تن از مدیران پیشین جنرال‌الكتریك كه به قصد مدیریت شركت‌های دیگر از آن جدا شده بودند به نتایجی كاملاً متفاوت رسیده‌اند. بر اساس یافته آن‌ها، استعداد حتی بهترین مدیران را وقتی می‌توان منتقل كرد كه با چالش‌های محیط جدید سازگار باشد. نویسندگان می‌گویند، پنج مهارت هست كه ممكن است با انسان به منصب جدید منتقل بشود یا نشود: قریحه عام یا مهارت در گردآوری، پروردن و بهره‌گرفتن از منابع مالی، فنی و انسانی؛ قریحه راهبردی یا تخصص در كاستن از هزینه‌ها، در ایجاد رشد یا در كاركردن با بازارهای موسمی؛ قریحه صنعتی یا آگاه‌بودن از دانش فنی، تقنینی و نظارتی مربوط به یك صنعت؛ قریحه ارتباطی یا قدرت همكاری مدیر با همكاران و تجربه او از كار تیمی؛ قریحه خاص شركت یا آگاهی از مقررات، رویه‌ها، فرهنگ بنگاه و ساختارها، نظام‌ها و فرایندهای غیررسمی، اما خاص یك شركت.
عمل‌كرد مدیران جنرال‌الكتریك در كسوت مدیریت‌عامل تابع توانایی سازمان میزبان در تقویت و بهره‌برداری از این مهارت‌هاست. یافته‌های نویسندگان باور عامه را در این باره به‌چالش می‌گیرد. باور عامه بر این است كه مهارت‌ها بر دو دسته‌اند: مهارت‌های عام مدیریتی كه به‌سادگی قابل‌انتقال هستند و مهارت‌های خاص شركت كه به‌سادگی قابل‌انتقال نیستند. بنابه استدلال نویسندگان، در عمل انواع توانمندی‌های مدیریتی نقش و اثر چشم‌گیری بر عمل‌كرد دارند و مهارت‌های شركتی (مخصوص یك سازمان) در شغل جدید حكم دارایی را پیدا می‌كنند.