By Darell Rigby/ Barbara Bilodeau
نوشته: دارل ریگبی و باربارا بیلودو
ترجمه: ریحانه احسنی زاده
مدیران ابزارهای زیادی از قبیل الگوبرداری، برون‌سپاری و بخش‌بندی مشتریان در دسترس دارند، از این رو، انتخاب ابزار مناسب برای انجام کار، چالش‌آفرین است. ما تصمیم گرفتیم چگونگی استفاده موفقیت‌آمیز ابزارهای مدیریتی را با هدف کمک به مدیران برای تصمیم‌گیری آگاهانه در انتخاب ابزار مناسب فراگیریم.
از سال 1993، سالانه یا هر دو سال یک‌بار، شرکت بِین.اند.كامپانی 25 ابزار شناخته‌شده را از بین فهرستی پنجاه تا صد تایی استخراج می‌‌کند. مبنای این انتخاب‌ها تعداد دفعات ذکر آن‌ها در مقالات تجاری و دانشگاهی است. هم‌چنین از هزاران مدیر از سرتاسر جهان در مورد میزان استفاده آن‌ها از این ابزارها و رضایت و قصد استفاده دوباره تحقیق كردیم. در حال حاضر با در دست داشتن 8504 پاسخ، شناخت کاملی در مورد عملکرد ابزارها در حال و در پانزده سال گذشته داریم. بعد از بررسی راه‌های مختلف استفاده از ابزارها توسط مدیران و میزان استفاده و رضایت، ابزارها را به چهار بخش تقسیم کردیم.
اجرای ناقص و ابتدایی. برخیابزارها هرچند بسیار سر زبان‌ها می‌افتند، اما به دلایلی چندتوسعه نمی‌یابند. بعضی مواقع توسعه آن‌ها بسیار پیچیده است و در مواقع دیگر، مسائلی كه باید به آن‌ها بپردازند، ارزش سرمایه‌گذاری را ندارند. در تحقیقات امسال، مثال‌هایی مانند شناسه رادیویی هویت (آر.اف.آی.دی)، وبلاگ‌های شركتی و فرهنگ‌نگاری مصرف‌كننده وجود دارد. در بررسی ما، امتیاز اجرای ناقص در فراوانی استفاده و رضایت پایین‌تر از میانگین بود.
ابزارهای تخصصی. این ابزارها نیاز‌هایی خاص را برآورده می‌کنند و اگر درست به‌کار گرفته شوند بسیار کارامد هستند. اما اگر در شرایط اشتباه و به روش اشتباه به‌کار گرفته شوند، همانند دیلمی در دست کودکان هستند. به‌عنوان مثال، در اوایل دهه 1980، مهندسی‌مجدد فرایند‌های كسب‌وكاری در عملیات ساخت بسیار مفید بود. اما هنگامی که توجیهی محترمانه برای اخراج‌های انبوه شد، میزان رضایت و کاربرد آن به‌شدت تنزل کرد.(همان‌طور که جدول نشان می‌‌دهد این ابزار مجدداً موقعیت بهتری كسب کرده است.) کاربرد ابزارهای تخصصی کم، ولی میزان رضایت از آن‌ها خوب است