By Michael Watkins
نوشته: مایکل واتکینز
ترجمه: حسین حسینیان
رهبران در گذار، ناخودآگاه بر مهارتها و استراتژیهایی تکیه میکنند که در گذشته برایشان مفید بودهاند. واتکینز میگوید، این کار خطاست. تحقیقات وی نشان میدهند مدیرانی که تازه نقش جدیدی را عهدهدار میشوند، باید شناختی عمیق از موقعیت موجود کسب کرده و با آن سازگار شوند. واتکینز برای کمک به مدیران در ارزیابی صحیح سازمانها و تطبیق استراتژیها و سبکهای خود با وضعیت موجود، چارچوب استارز را تدوین کرده است.
«استارز» از سرواژه پنج موقعیت معمول تشکیل شده که رهبران وارد آنها میشوند: شرکت نوپا، تحول بنیادین، رشد شتابناک، بازآرایی و استمرار موفقیت. این مدل به چالشهای راهاندازی یک کسبوکار یا پروژه، نجات یک کسبوکار یا ابتکار در دردسر گرفتار آمده، هدایت رشد سریع، احیای شرکتی مواجه با مشکلات که زمانی پیشتاز بوده و میراثداری رهبری پرآوازه میپردازد.
مدیران میتوانند جاافتادن در نقشهای جدید را با پیروی از اصول بنیادین خاصی تسریع بخشند: برای یادگیری درباره کسبوکار سازماندهی کنید؛ اولویتهای مهم را تعیین کنید؛ تیم رهبری را بهسرعت شکل دهید؛ پیروزیهای زودهنگام را قطعی سازید و همپیمانانی برای پشتیبانی از برنامههای خود در سرتاسر شرکت بیابید. اما شیوه بهکاربستن این اصول بستگی کامل به موقعیت کسبوکار دارد و چارچوب استارز میتواند به رهبران در تحلیل این موقعیت کمک کند. تحول بنیادین و بازآرایی، بهویژه چالشهای رهبری خاصی را موجب میشوند که مستلزم استراتژیهای گذار خاصی هستند.
صرفنظر از موقعیت کسبوکار، رهبران باید حساب کنند چه چیزی باید برای کسبوکار آنها رخ دهد (شاید جهشی در سهم بازار یا گسترش به بازارهای متفاوت) تا به اهداف نایل شوند. همچنین باید سبک رهبری را تعیین کنند که بهتر با فرهنگی که بدان پیوستهاند سازگاری دارد. مدیرانی که مجهز به چنین معلوماتی هستند، میتوانند برنامههای موثری برای مدیریت خود و سازمانهایشان طراحی کنند