By Julian Birkinshaw/ Martine Haas
نوشته: جولیان برکینشاو و مارتین هاس
ترجمه: معصومه عارف
یکی از مهمترین دلایل شرکتهای جاافتاده برای رشدْ ترس از شکست است. گرچه بسیاری از شرکتها ادعا میکنند شکست را بهعنوان بخش جداییناپذیر فرایند نوآوری میپذیرند، تحمل صفر در برابر شکستْ مانع آنها در دنبالکردن ایدههای جدید است. بودجهبندی شرکتی، تخصیص منابع و کنترل ریسک همه طراحی شدهاند تا توانایی پیشبینی و بهرهوری را ارتقا بخشند و حتا زمانی هم که افراد درک میکنند میتوانند «و باید» شکست بخورند، برای جلوگیری از اشتباه هر کار ممکنی را انجام میدهند. اما راهحلی برای این مشکل وجود دارد: افزایش بازده پروژههای ناموفق با استخراج دقیق ارزش از آنها، افزایش منفعتهای آنها در عین بهحداقلرساندن مضارشان. در این مقاله، دو استاد مدرسه کسبوکار سه گام را معرفی میکنند که میتوانید برای بهبود بازده شکست بردارید. اول، بررسی پروژههایی که موفقیتآمیز نبودند و مستندسازی تمام بینشهایی که در مورد مشتریان، بازار، روندهای آتی، سازمان، عملیات، تیم و خود شما ارائه میدهند. دوم، بزرگکردن تاثیر آن آموختهها با گسترش آنها در سراسر شرکت. رهبران ارشد باید بهطور منظم دور هم جمع شوند تا در مورد شکستهایشان بحث کنند. تلاش برای بهاشتراکگذاری این آموختهها با همه کارکنان، باعث اعتماد و حسننیت و تشویق ابتکارهای آتی میشود. سوم، قدمی به عقب بردارید و بررسی گستردهای از الگوی شکست در سراسر شرکت انجام دهید تا اطمینان حاصل شود رویکرد کلی شما تمام مزایای مورد نظر را ایجاد میکند. اگر نرخ شکست بیش از حد بالا باشد، ممکن است نیاز باشد سیستم خود را تحکیم بخشید، اما نرخ پایین ممکن است نشاندهنده نیاز به تشویق برای پذیرابودن بیشتر در برابر خطرات باشد. اشتباههاْ نتیجه اجتنابناپذیر امتحانکردن چیزهای جدید هستند. در عین حال اگر شرکت شما دارای ذهنیت درست باشد، میتواند منبع ارزش فوقالعادهای در قالب یادگیری باشند.